چاقی و افسردگی
چاقی چیست؟
یکی از بهترین و مناسب ترین تعاریف چاقی، با شاخص توده بدنی مرتبط می باشد. به این معنا که براساس BMI یا همان شاخص توده ی بدنی، قد و وزن اشخاص اندازه گیری می شود و عدد به دست آمده، نشان دهنده ی چاقی یا عدم چاقی خواهد بود.
چنانچه شاخص توده ی بدنی 30 یا بالاتر باشد، شخص به عنوان فردی چاق شناخته می شود. البته به خاطر داشته باشید که نمی توان BMI را تنها معیار و مقیاس دانست. زیرا این معیار نیز محدودیت هایی دارد اما در حال حاضر یکی از مطمئن ترین روش ها جهت اندازه گیری بدن می باشد.
افسردگی چیست؟
واژه ی افسردگی از جمله واژگانی می باشد که بارها و بارها شنیده ایم و چه بسا خودمان نیز درباره ی احوال خودمان آن را به کار برده باشیم. اما مقصود و منظور ما در اینجا، آن نوع افسردگی می باشد که توسط افراد متخصص به عنوان یک اختلال تشخیص داده شده است.
در این نوع افسردگی فرد با غم و اندوهی بی پایان رو به رو خواهد شد. این اختلال با خستگی مکرر، کاهش میزان توجه و تمرکز، کاهش لذت و عدم میل به زندگی و … همراه می باشد.
ارتباط چاقی و افسردگی چیست؟
هر چند همیشه این طور نیست و بهطور دقیق نمیتوان گفت تمام افسردهها، چاق هستند یا تمام چاقها، افسرده خواهند شد. اما تحقیقات نشان میدهند بروز همزمان اضافه وزن و افسردگی در دهه حاضر بیشتر شده است. بهطور خاص، زنان بیشتر از مردان در معرض خطر بروز همزمان چاقی و افسردگی قرار دارند. تحقیقات نشان میدهند اختلالات خلقی مسئول ۱ مورد از هر ۴ مورد چاقی است.
سؤال مهم اینجاست که آیا اضافه وزن باعث افسردگی میشود یا افسردگی به چاقی منجر میشود؟
در حالی که هیچ گونه پاسخ قطعی به این سؤال وجود ندارد، برخی از متخصصان چاقی بر این اعتقادند که قبل درمان اضافه وزن، بیمار باید افسردگی و سایر اختلالات خلقی خود را درمان کند.
دکتر یونی فریدوف، متخصص چاقی در کانادا، در مقالهای که به بررسی ارتباط چاقی و افسردگی پرداخته است، مینویسد: “شروع تلاش آگاهانه برای کاهش وزن در میان ابتلا به اختلال افسردگی بالینی درماننشده، مانند شروع یک ماراتن با مچ پای پیچخورده است. مشخصاً، فرد نمیتواند برنده این مبارزه باشد. پاسخ ساده است، اگر دچار افسردگی هستید و حتی وزنتان باعث افسردگی بیشتر شده است، باید اول مشکل روحی خود را درمان کنید.”
یکی از علائم اختلال افسردگی اساسی ناامیدی است، بدین صورت بیمار احساس میکند که هیچ کاری برای بهتر شدن شرایط از دستش برنمیآید.
نویسندگان تحقیق انجامگرفته در دانشگاه جورجیا در مقاله خود اظهار داشتهاند: “هرچه شخص مدت بیشتری با چاقی زندگی کرده باشد، تلاش برای کاهش وزن سختتر میشود بهخصوص اگر بارها قبلاً تلاش کرده باشد و شکست خورده باشد.
در مورد رابطه بین چاقی و افسردگی در شخص، این نکته نیز در تحقیقات آمده است که رژیم گرفتن باعث افت خلقوخوی شخص میشود که از آن به افسردگی رژیم گرفتن یاد میشود.
چرا افسردگی و اضافه وزن باهم مرتبط هستند؟
بیایید به تمام احتمالات ارتباط افسردگی و چاقی فکر کنیم. چاقی کودکان اغلب منجر به تمسخر و حذف آنها از فعالیتهای همسالان میشود که میتواند موجب بروز مشکلات مربوط به تصویر از بدن ، انزوای اجتماعی و عزتنفس شود. اضافه وزن جدی در هر سنی منبع اصلی نارضایتی ، ناراحتی و ناامیدی است. از سوی دیگر، وزن اضافی معمولاً باعث درد مزمن مفصل و اندام میشود و باعث میشود شخص نتواند از رفتوآمد ، زندگی یا ورزش لذت ببرند.
بیماریهای جدی مانند دیابت ، فشارخون بالا و آپنه خواب میتوانند زندگی شخص را تهدید یا کوتاه کنند. افراد دارای اضافه وزن اغلب در دریافت خدمات از سوی خطوط هوایی ، فروشگاههای بزرگ ، شرکتهای بیمه و حتی پزشکان مورد تبعیض قرار میگیرند.
همه این موارد میتوانند منجر به ارتباط بیشتر این دو بیماری با یکدیگر شود.
اگر مبتلا به افسردگی باشم، آیا در معرض خطر چاقی قرار دارم؟
مبتلایان به افسردگی یا اضطراب به دلیل بیماری خود یا مصرف داروهای ممکن است دچار افزایش یا کاهش وزن شوند. افسردگی و اضطراب هر دو میتوانند با پرخوری، انتخابهای نامناسب غذایی و کمتحرکی همراه باشند. با گذشت زمان، افزایش وزن ممکن است در نهایت منجر به چاقی شود.
طبق گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC)، حدود 43 درصد بزرگسالان مبتلا به افسردگی، همزمان چاق نیز هستند. به همین ترتیب، کودکانی که افسرده هستند، نسبت به کودکانی سالم، معمولاً BMI بالاتری دارند.
اگر دچار اضافه وزن و چاقی باشم، آیا من در معرض افسردگی قرار دارم؟
چاقی و افسردگی دست در دست هم دارند و وزن بالا اغلب با مسائل عاطفی مانند غم، اضطراب و افسردگی همراه است. یک مطالعه در سال ۲۰۱۰ نشان میدهد که افراد چاق ۵۵ درصد بیشتر از افرادی که وزن نرمال دارند، در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند.
چرخه معیوب افسردگی و چاقی
چاقی باعث افسردگی می شود
مطالعات نشان داده اند که احتمال ابتلا به افسردگی در افراد چاق، ۲۵ درصد بیشتر از افرادی است که چاق نیستند. چاقی می توانند باعث ایجاد یک تصویر ذهنی ضعیف از خود، کاهش اعتماد به نفس و انزوای اجتماعی گردد که همگی علائم افسردگی هستند. کودکان چاق مورد تمسخر هم سن و سالان خود قرار می گیرند و همین باعث می شود که گوشه گیر شوند. اضافه وزن مفرط در هر سنی دلیل اصلی نارضایتی، ناراحتی و نا امیدی بیمار است.
افسردگی باعث چاقی می شود
از آنجایی که چاقی و افسردگی با هم مرتبط هستند، کسانی که افسرده هستند یا کم اشتها می شوند، یا بیش از اندازه غذا (آن هم از نوع ناسالم) می خورند. کم تحرکی و انزوا طلبی آنها باعث می شود که غذای مصرفی در بدن سوخته نشده و تبدیل به چربی گردد. محققان دریافته اند که ترشح هورمون سروتونین در افراد افسرده کاهش می یابد و نتیجه ی این امر اضافه وزن و چاقی می شود زیرا میل به خوردن غذا بالا می رود تا سطح سروتونین را به حد نرمال برسند. سروتونین یک ماده ی شیمیایی در بدن است که بیشتر در سیستم گوارشی یافت می شود و وظیفه ی ایجاد هماهنگی و همکاری بین سلول های عصبی را بر عهده دارد.
افرادی که دچار چاقی و افسردگی همزمان هستند، چه باید بکنند؟
تحقیقات نشان میدهند که رواندرمانی، مشاوره و بررسی علل زمینهساز هر دو مشکل میتواند برای بیمار مفید باشد. مشاور میتواند با حرف زدن و آموزش استراتژیهای مفید عزتنفس، اعتمادبهنفس و اراده مراجع را تقویت کند. بهعلاوه، در جلسات مشاوره افسردگی مشخص خواهد شد که آیا چاقی به افسردگی منجر شده است یا افسردگی به چاقی. و این کمک میکند که طرح درمان و تمرکز آن بهتر انجام شود.
درصورتیکه بیمار به داروهای روانپزشکی نیاز داشته باشد، یا لازم باشد که از رژیم غذایی تبعیت کند، روانپزشک و متخصص تغذیه هر دو باید دقت داشته باشند که دارو باعث افزایش وزن و رژیم غذایی باعث افت خلقوخو نشود. دوره درمان ممکن است با انجام تمرینات ورزشی و تکنیکهای کاهش استرس تکمیل شود.
افراد چاق چگونه دچار افسردگی نشوند؟
ارتباط تنگاتنگ چاقی و افسردگی سبب شده تا بسیاری از متخصصان در پی یافتن راهکارهایی باشند تا از ابتلای افراد چاق به افسردگی جلوگیری نمایند. از مهم ترین راهکارها می توان موارد زیر را برشمرد:
پذیرش، کلیدواژه ی بسیار مهمی در زندگی می باشد. تلاش کنید تا بدن و شرایط بدنی خود را بپذیرید. پذیرش گامی مهم و اساسی در کاهش افسردگی می باشد.
برنامه ی روزانه خود را به گونه ای تنظیم کنید که حتما جایی برای ورزش باشد.
به روح و روان خود اهمیت بدهید. برای این منظور می توانید سیر مطالعاتی منظمی را شروع کنید و به آگاهی تان بیفزایید.
اطلاعاتتان را درباره ی مواد غذایی افزایش دهید و با مصرف غذاهای سالم، هم وزنتان را کنترل کنید و هم حال روحی تان را بهبود بخشید.
_________________________________________________________
مقالات دیگر