روانشناسی ناخودآگاه چیست؟
ضمیر ناخودآگاه یا ناهشیار چیست؟
ذهن انسان به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم بندی می شود. در ناخودآگاه اطلاعات، عادات ، خاطرات، تصاویر، نگرش ها، حسها و انگیزههایی قرار دارند که انسان به صورت آگاهانه از آنها خبر ندارد و امکان کنترل بر روی آنها را دارا نیست یعنی در موقعیت های مختلف بدون هیچگونه فکری با آن برخورد می کند. این بخش از ذهن برخی از رفتارها، تصمیمها و احساسات انسان را به طور ناخودآگاه تحت تأثیر قرار میدهد این در حالی است که 90 درصد فعالیت های ذهن انسان از این طریق انجام می شود و اکثریت فعالیت های روزمرگی در زندگی هر انسانی را تشکیل می دهد.
نمیدانم آیا تا به حال ماجرای کوه یخ را شنیدهاید یا نه. تصویری از یک کوه یخ که در یک دریاچه یخی قرار دارد. در حالی که بخش کوچکی از یخهای کوه یخی بر روی آب دیده میشود، اما زیر آب، یک کوه بزرگی از یخ، قرار دارد که کمتر کسی به آن توجه میکند. این ماجرا بیتشبیه به ضمیری که اسم آن را ناخود آگاه گذاشتند، نیست. جایی که نادانسته بسیاری از اتفاقات، رویاها، امیال سرکوب شده، عقدهها، ترسها و بسیاری از خاطرات در آن ذخیره شده و در رفتارها و واکنشهای امروز ما خودش را نمایش میدهد.
قدرت ضمیر ناخودآگاه
قدرت ضمیر ناخودآگاه ، فراتر از آن چیزی است که تصور میکنید. هیچ اغراقی در کار نیست. مطمئنا زمانی که از پیچیده بودن ذهن صحبت میکنم، با من هم عقیده هستید. قدرت ذهن مانند یک بانک اطلاعاتی هر آن چیزی که فکرش را بکنید در خود ذخیره میکند. حتی ممکن است تصور کنید برخی اطلاعات را فراموش کردید، در حالی که دست نخورده در ضمیر ناخودآگاه شما نشسته است. بگذارید این قدرت را با چند مثال برایتان بگویم. تازمانی که به سن ۲۱ سالگی برسید، شما میتوانید صد برابر دایره المعارف را به طور کامل در ضمیرتان ذخیره کنید.
ضمیر ناخودآگاه وظیفه ذخیره و بازیابی اطلاعات را بر عهده دارد. در واقع همانطور که این ضمیر در ما برنامهریزی شده است، ما به اتفاقات پاسخ میدهیم. هر چیزی که میگوییم یا انجام میدهیم، در واقع با الگویی از “خویشتن یا خود واقعی” در ضمیرناخود آگاه قرار گرفته است. به همین دلیل است که میگویند از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید. در واقع اینکه میخواهیم در باغ زندگیمان گل یا علف هرزه بروید، بستگی دارد چه خوراکی به ضمیر ناخودآگاهمان دادیم.
تفاوت ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه در چیست؟
همانطور که از اسم این دو ضمیر مشخص است، ضمیر خودآگاه بخشی از ذهن است که به آن آگاهی داریم و ضمیر ناخوداگاه بخشی دیگر بوده که مربوط به اتفاقاتی است که خارج از آگاهی ما رقم میخورد.
ناخوداگاه ممکن است برخلاف خوداگاه همچون کودکی نابالغ عمل کند در حالی که خودآگاه منطقی و همچون پیر فرزانه عمل میکند. اراده در ناخوداگاه معنا ندارد. اعمال و رفتار در ناخودآگاه به صورت غیر ارادی است، اما در خوداگاه کاملا ارادی است. در ناخوداگاه همزمان میتوانید چندین محاسبه و کار را با هم انجام دهید در حالی که این کار در خوداگاه انسان امکانپذیر نیست. توماس آنتونی هریس در کتاب ماندن در وضعیت آخر میگوید: «شما یک نفر نیستید! شخصیت شما از یک کودک، یک والد و یک بالغ تشکیل شده است. تصمیمهای ما، احساساتمان و هرآنچه که تا امروز بر سرمان آمده، ترکیبی از مجموعه این سه نفر است.» قطعا آشنایی با این سه نفر که در درون ما زندگی میکنند، ما را در راه شناخت و کنترل بهتر ضمیر ناخودآگاهمان همراهی خواهد کرد.
روانشناسی ضمیر ناخودآگاه یا ناهشیار
روانشناسی ضمیر ناخودآگاه یکی از مهمترین و پیچیدهترین زمینههای روانشناسی است که پدیدههای ناخودآگاه انسانی را بررسی می نماید. از آنجایی که ناخودآگاه نقش مهمی در شکلگیری شخصیت و رفتار انسان دارد می بایست با استفاده از علم روانشناسی راهکار هایی برای تمرین و کنترل بیشتر ایجاد کرد. روانشناسی ناخودآگاه باعث شناخت و فهم عمیقتر از خود و افزایش کنترل ناخودآگاه می شود.
روانشناسی ضمیر ناخودآگاه بخش مهمی از ذهن است که میتواند تمام ابعاد زندگی ما را تحت کنترل خود گرفته باشد. بی آنکه بدانیم چه اتفاقی در ضمیر ناخودآگاه ما ذخیره شده است، با روانشناسی میتوانیم دریابیم که چه اتفاقی در آن افتاده است. با استفاده از روانشناسی ضمیرناخود آگاه میتوانید با ابعاد ناهوشیار ضمیرتان ارتباط برقرار کنید. به این ترتیب اثرات آن را در زندگی خود ببینید. همانند تاثیر جملهای که احتمالا بارها شنیده باشید که میگویند مراقب صحبتهایی که با خودتان زمزمه میکنید باشید.
تاریخچه روانشناسی ناخودآگاه
روانشناسی ناخودآگاه، یکی از ویژه ترین موضوعات تحقیقاتی پژوهشگران و روانشناسان بوده است. در سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۰، سیگموند فروید با مطالعاتی درباره ناخودآگاه، این زمینه را برای پژوهش و بررسی آغاز کرد. فروید با مطالعه بر مسائل پیشرفته مغز انسان مانند رویاها، پدیدههای ناملموس و غیرفیزیکی، به مفهومی که امروزه به نام «ناخودآگاه» شناخته میشود، رسید.
فروید بر این باور بود که ناخودآگاه بخشی از عملکرد ذهن است که خاصیت مخفی گونه داردو به شکل فیزیکی نیست و در زمانی که فرد درگیر فعالیتهای روزمره است، عمل میکند. او معتقد بود که ناخودآگاه شامل تمامی اطلاعاتی است که فرد در طول زندگی خود تجربه کرده است.پس از فروید، روانشناسان دیگری مانند کارل یونگ و اریک فروم نیز به بررسی ناخودآگاه پرداختند و تئوریهای جدیدی در این زمینه ارائه کردند.
امروزه، ناخودآگاه به عنوان یکی از مفاهیم مهم در روانشناسی شناخته شده است و در بسیاری از زمینههای مختلف از جمله رواندرمانی، روابط اجتماعی و هنر مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین روانشناس سلامت نیز برای درمان های ذهنی از ضمیر ناخودآگاه اشخاص کمک می گیرد.
بزرگان روانشناسی ضمیر ناخودآگاه
زیگموند فروید
مفهوم ناهشیار یا ناخودآگاه از قسمتهای اصلی نظریهٔ فروید بود. با اینکه شعرا و اندیشمندان از زمانهای بسیار قبل از وجود ناهشیار باخبر بودند، این فروید بود که به ناهشیار در محدودهٔ علم روانشناسی رسمیت بخشید. فروید مشخصا بیان میدارد که مفهوم ناهشیار بدان معنا که او در ابتدا آن را مشخص کرد، بر پایهٔ نظریهٔ سرکوب قرار دارد. او یک چرخه را در نظر گرفت که در آن ایدهها سرکوب میشوند، ولی در ذهن باقی میمانند، از من هشیار حذف میشوند ولی همچنان فعال باقی میمانند و تحت شرایط خاصی مجدداً به من آگاه بازمیگردند. این نظریه بر اساس مطالعهٔ موارد بیماری هیستریا انجام شد که معلوم کرد که بیماران از خود رفتاری بروز میدهند که نمیتوان آنها را به هیچ وجه توجیه کرد بدون آنکه به ایده یا فکری که بیمار از آن کاملاً ناآگاه است رجوع داد.
کارل گوستاو یونگ
به عقیده یونگ، ریشه بسیاری از مسائل بحرانی، در ضمیر پنهان یا ضمیر ناخود آگاه انسان است. او معتقد است که سه منبع اصلی ذهن و روان، شامل خود، ناخودآگاه شخصی و ناخودآگاه جمعی است. منظور از “خود” نمادی از ذهن خودآگاه است که به افکار و احساسات آدمی آگاهی دارد. ناخودآگاه شخصی، تمام اطلاعاتی است که شاید فراموش کرده باشیم و یا خاطرات و احساساتی که ممکن است سرکوب کرده باشیم. همان واژهای که یونگ از آن به عنوان “ عقده روانی” یاد میکند.
کارل یونگ، یکی دیگر از روانشناسان تأثیرگذار، نظریه ای درباره ناخودآگاه جمعی ارائه کرد. به گفته یونگ، ناخودآگاه جمعی مجموعه ای مشترک از تصاویر، نمادها و الگوهایی است که از اجداد ما به ارث رسیده و به صورت تقلیدی در ذهن ما گنجانده شده.
تاثیر روانشناسی ناخودآگاه در زندگی انسان
ناخودآگاه نقش مهمی در شکلگیری افکار و رفتار انسان دارد. تمامی عادت ها و احساساتی که در ناخودآگاه ما شکل می گیرد، تأثیرگذار بر رفتارها و انتخابهای ما در زندگی میباشد. برخی از تاثیراتی مهمی که ناخودآگاه در زندگی ما دارد شامل :تصمیمگیری
اکثریت تصمیم گیری های روزمرگی ما بر اساس ذهن ناخودآگاه عمل می کند. عکس العمل های انسان از طریق فرایندهای ناخودآگاهی که در ذهنش اتفاق میافتد، شکل میگیرند. برای مثال، گاهی اوقات احساسات ناخودآگاه ما در مورد یک فرد، یک موقعیت، یا یک موقعیت، تصمیمگیری ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
اخلاق و رفتار
برخی از رفتارهایمان به طور ناخودآگاه در پاسخ به تجربیات قبلی ، تجربههای ناخواسته و تقلید هایی از رفتار دیگران شکل میگیرند. برای مثال، اگر یک فردی در گذشته یک حس منفی در خصوص موضوعی داشته باشد ، احتمالاً در آینده نیز بدون آگاهی از آن تجربه، به آن موضوع نگاه منفی خواهد داشت.
روابط بین فردی
ممکن است به طور ناخودآگاه به دنبال روابطی با افرادی باشیم که شباهتی به شخصیت ما دارند یا به دنبال روابطی باشیم که پاسخ نیاز های فکری و حسی ما را تامین می نمایند. همچنین ناخودآگاه ما ممکن است به دنبال تجربه رفتارهایی باشد که در گذشته با آنها راه آموزی نداشتهایم و به نظر نمیرسد که به ما کمک کنند.
خلاقیت
ناخودآگاه محلی برای ذخیره سازی اطلاعات و تجربیات هر فرد در طول زندگی شخصی است و در آن ایدهها، تصاویر و افکاری نیز وجود دارد که برگرفته از تمامی این موارد است اما چون دسترسی به این اطلاعات به صورت آگاهانه نداریم همیشه نمی توانیم از آنها به صورت مستقیم استفاده کنیم. این افکار و تصاویر ممکن است در ایجاد ایدههای خلاقانه و نوآورانه در فرد نقش اساسی داشته باشند.
درمان در روانشناسی ناخودآگاه چگونه است؟
روانشناسان و رواندرمانگران معتقدند که درمان ناخودآگاه میتواند بهبودی در بیماریهای روانی و حتی بیماریهای جسمی داشته باشد. در این روش درمان، با شناخت و کنترل ناخودآگاه ، تغییر در ذهنیت ها و افزایش کنترل پذیری ذهن، میتوان بهبودی در نواقص و مشکلات روانی داشت.
تکنیک های مختلفی وجود دارد که روانشناسان برای دسترسی به ضمیر ناخودآگاه از آنها استفاده می کنند. برای مثال، تداعی آزاد شامل گفتن هر چیزی که به ذهنتان می رسد بدون سانسور یا ویرایش، با هدف دسترسی به افکار و احساسات ناخودآگاه است. تحلیل رویاها شامل تفسیر محتوای رویاها برای به دست آوردن بینش در مورد افکار و خواسته های ناخودآگاه است. همچنین می توان از هیپنوتیزم برای دسترسی به ذهن ناخودآگاه استفاده کرد.
_________________________________________________________
مقالات دیگر