روانشناسی مثبت گرا چیست؟
روانشناسی مثبت گرا چیست؟
روانشناسی مثبتگرا به بررسی و مطالعه ویژگیهای مثبت زندگی (رفاه، خوشبختی، رضایت و توانایی پیشرفت در زندگی) فرد میپردازد. این شاخه از روانشناسی آنچه را که برای ساختن یک زندگی هدفمند و پرمعنا که به فرد امکان شکوفایی میدهد، مورد مطالعه قرار داده است.
کریستوفر پیترسون، روانشناس مشهور، روانشناسی مثبتگرا را اینگونه تعریف میکند:
“مطالعه علمی در مورد آنچه که زندگی را ارزشمندتر می کند.”
روانشناسی مثبتگرا، یک رویکرد علمی برای مطالعه افکار، رفتار و احساسات انسان است که تاکید بر نقاط قوت به جای نقاط ضعف و ساختن چیزهای خوب در زندگی در عین ترمیم بدیها است.
روانشناسی مثبتگرا بر مسائلی مانند خوشبینی، امید، خوشبختی و شادی متمرکز است، و چیزی فراتر از بهبود احساسات مثبت است.
این رشته از روانشناسی همچنین ویژگیهایی مانند نقاط قوت شخصیت، عزت نفس و بهبود زندگی را شامل میشود، اینکه چگونه میتوان چنین ویژگیهایی را در زندگی، محل کار و روابط بین فردی ما اعمال کرد و اینکه چگونه همه این جنبهها به دستیابی به زندگی معنادار کمک میکنند.
هدف روانشناسی مثبت گرا
این گرایش ویژه در روانشناسی به انسان کمک میکند تا بیشترین تمرکز خود را به کسب موفقیت و داشتن یک زندگی شاد اختصاص دهد. اکثر گرایشات روانشناسی باعث درمان یا بهبود عملکرد اختلالات و مشکلات رفتاری میشوند. در حالیکه روانشناسی مثبت گرا با هدف شاد زیستن انسان روی کار آمده است. به گفته سلیگمن:
هدف روانشناسی مثبت گرا این است که تحولی را در روانشناسی تسریع کند. تحولی که به موجب آن، دغدغهی اصلی روانشناسی از ترمیم چیزهای بد در زندگی به ایجاد بهترین کیفیت زندگی تبدیل شود.
اهداف روانشناسی مثبتنگر به صورت خلاصه، رسیدن به موارد زیر است:
تاثیر مثبت بر زندگی مخاطب
بالا بردن تجربیات مثبت زندگی مخاطبین
شناسایی نقاط قوت مخاطبین و کمک به افزایش آنها
مشخص کرددن اهداف ارزشمند برای زندگی مخاطبین
بالا بردن میزان رضایت مخاطب با ایجاد احساس امید، شادی، قدردانی
آموزش برقراری ارتباط سالم و مثبت با دیگران
ایجاد نگرش و تفکر خوشبینانه در دیدگاه مخاطب
تفاوت مثبت اندیشی و روانشناسی مثبت گرا
روانشناسی مثبتگرا اغلب با مفاهیمی که نام مشابه دارند، اشتباه گرفته میشود. از همینرو برخی افراد این گرایش جدید را با روانشناسی زرد برابر میدانند. اما این دو با یکدیگر تفاوت دارند.
روانشناسی مثبت گرا، بر استفاده از روش علمی تأکید دارد. بنابراین، این شاخه از دانش روانشناسی (مانند هر حوزهی علمی دیگری) نمیتواند به داستان، حکایت یا خاطرات تکیه کند.
اگر هزار مورد وجود داشته باشد که خوش بینی و مثبت اندیشی، اثربخش بوده باشد و هزار مورد دیگر هم وجود داشته باشد که بدبینی و منفی اندیشی، به نتایج نامطلوب منتهی شده باشد، میتوان چنین چیزی را به عنوان دوهزار تجربه مطرح کرد؛ اما حتی یک گزارهی علمی هم از مجموع این دوهزار داستان، قابل استخراج نیست.
مثبتاندیشی همانطور که از نامش پیداست به معنی دیدگاه مثبت به مسائل مختلف است. درواقع شما به کمک مثبت اندیشی تفکر خوشبینانه دارید و در زندگی خود با نگرش مثبت حرکت میکنید. این طرز تفکر باعث بهزیستی بیشتر میشود. اما روانشناسی مثبتگرا یک علم است که صرفا به مثبتاندیشی خلاصه نمیشود. بلکه کمک میکند عوامل اثرگذار بر زندگی بهتر را پیدا کنید، بشناسید و برای به دست آوردن آنها راهحل بیابید.
تشابه و تفاوت روانشناسی مثبت گرا با روانشناسی انسانگرا
هر دو دسته، به جای جستجوی بیمار و درمان آنها، میکوشند روانشناسی را برای رشد انسانهای معمولی و سالم به کار بگیرند.
هر دو دسته هم معتقدند که تا وقتی «مراجعه به روانشناس» تلویحاً معنای «بیمار بودن» را در خود دارد، نشان میدهد که روانشناسان، نتوانستهاند نقش شایستهی خود را در زندگی انسانهای متعارف و نرمال جامعه کسب کند.
اما تفاوت دو حوزه در روش (Method) آنهاست.
روانشناسی مثبت گرا اصرار دارد که از روش علمی برای بررسیهای خود استفاده کند و جنبهی نصیحت و موعظه نداشته باشد. اما روانشناسان انسان گرا اگر احساس کنند حرفی درست است، حتی بدون اینکه بر مبنای روش علمی استوار باشد، به مطرح کردن و تشویق و ترویج آن میپردازند.
پیدایش روانشناسی مثبت گرا
روانشناسی مثبتگرا به صورت رسمی در سال ۲۰۰۰ توسط پروفسور مارتین سلیگمن، رئیس وقت انجمن روانشناسی آمریکا بنیانگذاری شد. اگرچه پژوهشهای مربوط با روانشناسی مثبتگرا از دهههای قبل آغاز شده بود _ قبل از جنگ جهانی دوم روانشناسی به درمان بیماری روانی، تشویق مردم برای داشتن زندگی رضایتبخش، شناسایی و پرورش استعدادها میپرداخت. اما بعد از جنگ جهانی دوم بهدلیل خسارت روانی بسیار زیاد تمرکز روانشناسی به سمت درمان اختلالات رفت. افرادی مانند کارل راجرز، اریش فروم، و آبراهام مزلو در دهه 1950 کمک کردند تا به 2 حوزه دیگر روانشناسی هم توجه شود _ اما در سال ۲۰۰۰ انجمن روانشناسی آمریکا یک شماره از مجله امریکن سایکولوژیست را به روانشناسی مثبتگرا اختصاص داد که به «شماره هزاره» معروف شد و به این ترتیب روانشناسی مثبتگرا رسماً معرفی شد.
در سال 2002 برای اولینبار کنفرانس روانشناسی مثبتنگر برگزار شد.
در سال 2006 واحد درسی روانشناسی مثبتگرا در دانشگاه هاروارد بسیار معروف شد.
در سال 2099 برای اولینبار کنگره جهانی روانشناسی مثبتنگر در فیلادلفیا با سخنرانی سلیگمن و فیلیپ زیمباردو برگزار شد.
مدل پرما (PERMA) یا سلیگمن در روانشناسی مثبت
مدل پرما همان روانشناسی مثبتگرای سلیگمن است که به درستی احساس رضایت انسان در زندگی و شادی را بیان میکند. افراد مختلف بهزیستی یا شادی را سلامتی و احساس درونی خوشایند معنی میکنند. این اصطلاح تعاریف متفاوتی دارد. از همینرو سلیگمن آن را با 5 عنصر مشخص معرفی کرده است:
P یا احساسات مثبت (Positive emotions): خوشبینی، آرامش، رضایت، امید، عشق، شکرگزاری و سپاس
E یا دلمشغولی (Engagement): انجام کارهای لذتبخش و فعالیت سرگرم کننده
R یا روابط موثر (Relationships): داشتن رابطه خوب و صمیمانه با خانواده، دوستان و دیگران
M یا معنا (Meaning): وجود هدف بزرگ یا معنادار در زندگی و تلاش برای رسیدن به آن
A یا موفقیتها (Accomplishment): وجود اهداف در زندگی همراه با تجربه موفقیت و دستیابی به آنها
سطوح روانشناسی مثبتنگر
این علم در سه سطح مختلف وارد عمل میشود:
سطح ذهنی:روانشناسان در این سطح بر روی مفاهیمی همچون احساس شادی، رضایت، انگیزه، خوشبینی و رفاه تمرکز دارند. آنها بررسی میکنند این مفاهیم چگونه سطح کیفیت زندگی ما را تغییر خواهند داد.
سطح فردی: این سطح به بررسی ویژگیهای شخصی فرد همچون نقاط قوت، استعداد، خلاقیت، پختگی، گذشت و مهارت ذاتی میپردازد.
سطح گروهی: در این سطح روانشناسان تعاملات اجتماعی مثبت مانند مسئولیت اجتماعی، کمک به دیگران، عوامل موثر در توسعه شهروندی و جوامع میپردازند. همچنین هوش هیجانی افراد مورد سنجش قرار میگیرد.
فواید روانشناسی مثبت گرا
روانشناسی مثبت، مزایا و فواید بیشماری دارد و میتواند حفظ سلامت روان را بهبود دهد. در اینجا، به چهار فایده برتر روانشناسی مثبت گرا میپردازیم.
قدرت بخشیدن
روانشناسی مثبت گرا تاکید زیادی به کمک به افراد برای بررسی نقاط قوت، مهارتها و تواناییهای فرد با رویکردی مثبت دارد. این نوع از رواندرمانی، احساس قدرت و مدیریت مسائل مختلف و همچنین توانایی در کنار آمدن با چالش ها و تجربیات منفی را افزایش میدهد.
بازآفرینی مثبت علائم منفی و تمرکز بر تعادل
یکی از فواید مهم رواندرمانی مثبت این است که اتفاقات منفی را با مثبت سازگار میکند. اگرچه ممکن است به نظر برسد که این مدل فقط روی مثبت تمرکز کرده و منفی را از بین میبرد، اما بیشتر بر روی هم ترازی و تعادل این دو تمرکز دارد.این رویکرد به افراد کمک میکند تا نقاط قوت و مهارتهای خود را بهتر درک کنند.
مدیریت بهتر انتظارات و نتایج درمانی مثبت
یکی دیگر از مزایای روانشناسی مثبت، ایجاد رابطه درمانی موثر بین رواندرمانگر و بیمار است. با داشتن آگاهی بیشتر نسبت به تواناییها، نقاط قوت و مهارتهای شخصی، فرد میتواند مشکل سلامت روان خود را بهتر درک کند و بهتر برای بهبود این مسئله تلاش کند. درنتیجه، رواندرمانی بهتر مدیریت میشود.
برای طیف وسیعی از بیماریهای روانی کاربرد دارد.
با تمرکز بر نقاط قوت و افزایش نکات مثبت زندگی، نشان داده شده است که روانشناسی مثبت در طیف وسیعی از مشکلات روانی از جمله روان پریشی، افکار خودکشی، افسردگی و اختلال شخصیت مرزی بسیار مفید است.
نقد روانشناسی مثبت گرا
روانشناسی مثبت گرا هم مانند هر شاخهی علمی دیگر، منتقدانی نیز دارد. بخش قابلتوجهی از این انتقادات به شخص مارتین سلیگمن و مدلهایی که ارائه کرده یا پروژههایی که انجام داده مربوط میشود.
اما بخش دیگری هم هست که اساسا این رویکرد را نقد میکند و معتقد است که روانشناسی مثبت گرا، بار سنگین «داشتن حال خوب» را بر شانهی خود افراد میگذارد. در حالی که واقعاً گاهی شرایط محیطی و رویدادها به گونهای است که باید به انسانها حق بدهیم حال بد داشته باشند و احساسات منفی را تجربه کنند.
بزرگان روانشناسی مثبت گرا
مارتین سلیگمن
آلبرت بندورا
سیآر اسنایدر
کارول دوک
کریستوفر پترسون
دنیل گیلبرت
رشته روانشناسی مثبت گرا در دانشگاهها
طی سالهای اخیر رشته روانشناسی مثبت گرا به عنوان یک رشته دانشگاهی نیز در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا در برخی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در جهان ارائه شده است.
با توجه به اینکه دانشگاه پنسیلوانیا محل استقرار و پایگاه مارتین سلیگمن بوده است، طبیعتاً این دانشگاه اولین مرکزی بود که رشته روانشناسی مثبت گرا را در مقطع کارشناسی ارشد کرد. این رشته در دانشگاه پنسیلوانیا با عنوان MAPP (مخفف Masters in Applied Positive Psychology) ارائه میشود.
دانشگاه کلرمونت در کالیفرنیا (CGU) هم اولین مرکزی بود که رشته روانشناسی مثبت گرا را در مقطع دکترا ارائه کرد. حضور چیکسنتمیهایی در این دانشگاه، زمینهی ارائهی روانشناسی مثبت گرا در مقطع دکترا را فراهم کرده است.
معمولاً افرادی که در این رشته تحصیل میکنند، با عضویت در مجموعههایی مانند انجمن روانشناسی مثبت گرا (IPPA)، شبکهی حرفهای خود را به کمک سایر علاقهمندان این حوزه توسعه میدهند.
فعلاً در ایران از این نظر در اوایل راه هستیم. تا کنون روانشناسی مثبت گرا به عنوان گرایشی از روانشناسی اسلامی در مقطع کارشناسی ارشد ارائه شده است.
سرفصلهای این رشته در ایران، در کنار درسهایی مانند حدیث و روانشناسی مثبت، روانشناسی اخلاق، مبانی فهم متون (قرآن و حدیث) و روش فهم روانشناختی متون دینی، برخی درسها مانند انگیزش درونی، بازسازی مثبت، روابط مثبت، صفات و انگیزههای مثبت و هوش هیجانی را پوشش میدهد.
_________________________________________________________
مقالات دیگر