قانون اثر (low of effect) چیست؟
قانون اثر (low of effect) چیست؟
این قانون توسط ادوارد لی ثرندایک تدوین شده است. اما قانون اثر به ما چه می گوید؟ در قانون اثر گفته می شود، وقتی یک رفتار و یا پاسخ با رضایت توام می شود، به نوعی به آن موقعیتی که در آن این رفتار انجام شده است، متصل می شود و بنابراین، در صورتی که آن موقعیت دوباره تکرار شود، احتمال بروز آن رفتار هم بیشتر می شود.
به بیان ساده تر، اگر ما دوباره در آن موقعیت قرار بگیریم، دوباره آن رفتار را تکرار می کنیم.
در شرایط مقابل، اگر رفتاری که انجام می دهیم، تو ام با ناراحتی و نارضایتی شود، ارتباط آن رفتار با آن موقعیت ضعیف تر شده و در صورتی که آن موقعیت تکرار شود، احتمال کمتری برای وقوع مجدد آن رفتار وجود دارد.
برای درک بهتر این قانون، این موقعیت را در نظر بگیرید: تصور کنید یک روز زودتر از زمان مقرر شده و زود تر از دیگر کارمندان به محل کار خود می رسید. در همین حین رئیس شما متوجه این موضوع می شود و شما را بابت این رفتارتان تشویق کرده و بابت وظیفه شناسی تان تحسین می کند.
این تشویق شدن از جانب رئیس تان برای شما خوشایند است؛ بنابراین این رفتار در شما تقویت می شود و ممکن است در روز های بعدی هم زودتر در محیط کار خود حاضر شوید.
شما در محیط کار خود زودتر از دیگران حاضر می شوید تا مورد تشویق رئیس قرار بگیرید و سخنان تشویقی او را بشنوید. از آنجایی که این رفتار پیامد خوشایندی برای شما دارد، احتمال تکرار این رفتار در آینده بیشتر هم می شود.
چگونگی کشف قانون اثر
درحالی که همه ی ما اغلب این موضوع فکر می کنیم که پیامد یک رفتار می تواند منجر به تغییر رفتار با روند شرطی سازی عامل اسکینر شود، این مفهوم ریشه در مطالعات اولیه توسط ادوارد ثرندایک دارد. ادروارد ثرندایک در آزمایشات خود که به جعبه ی معما معروف است، اقدام به مطالعه و آزمایش بر روی حیوانات داشته است.
جعبه هایی که در آزمایشات ثرندایک استفاده می شد کاملا دربسته بودند، اما اهرمی در کنار آن قرار داشت که در صورتی که حیوان آن را می فشرد، درب جعبه ها باز می شد. ادرواد ثرندایک یک گربه را درون این جعبه ها قرار داده و در کنار این جعبه ها، البته در بیرون از جعبه، تکه گوشتی قرار می داد.
سپس اقدام به مشاهده و ثبت تلاش حیوان برای فرار از جعبه می کرد. او در مشاهدات خود مواردی مانند، مدت زمانی که یک حیوان متوجه می شد برای خارج شدن و فرار کردن از جعبه باید چکار کند و تلاش می کرد تا از جعبه بیرون بیاید را، یادداشت می کرد.
در نهایت، گربه موفق می شد اهرم را فشار دهد و به محض فشار دادن اهرم، درب جعبه باز می شد و ثرندایک به گربه پاداش می داد؛ پاداش گربه تکه گوشت بود.
اگرچه که، فشار دادن اهرم در مراحل ابتدایی کاملا اتفاقی صورت می گرفت اما به احتمال زیاد گربه این کار را تکرار می کرد چون پس از باز شدن درب جعبه، بلافاصله جایزه دریافت می کرد.
ثرندایک متوجه شد، در آزمایشات بعدی گربه درب جعبه را سریع تر باز می کرد و از آنجایی که فشار دادن اهرم منجر به نتیجه مطلوبی برایش شده بود، احتمال اینکه گربه در آینده دوباره این رفتار را انجام دهد، بسیار بیشتر است.
ثرندایک این نتیجه کشف شده را قانون اثر نامید. در قانون اثر گفته می شود وقتی در پی رفتاری تقویت و رضایت می آید، احتمال وقوع رفتار هم بیشتر می شود. در مقابل اگر در پی رفتاری تنبیه و نارضایتی باشد، احتمال وقوع رفتار در آینده کمتر خواهد شد.
جنبه های قانون اثر
دو جنبه کلیدی قانون اثر وجود دارد:
رفتارهایی که بلافاصله به دنبال آن پیامدهای مطلوبی به دنبال داشته باشند ، به احتمال زیاد دوباره رخ می دهند. در مثال قبلی ما ، تحسین شدن توسط یک ناظر به دلیل حضور زودهنگام در محل کار ، احتمال تکرار مجدد این رفتار را بیشتر می کرد.
رفتارهایی که به دنبال عواقب نامطلوب به دنبال دارند ، کمتر احتمال دارد دوباره تکرار شوند. اگر دیر سر کار حاضر شوید و جلسه مهمی را از دست بدهید ، احتمالاً بعید است که در آینده دوباره دیر حاضر شوید. از آنجا که شما جلسه از دست رفته را یک نتیجه منفی می دانید ، احتمال تکرار این رفتار کمتر است.
تأثیر قانون اثر بر رفتارگرایی
کشف تورندایک تأثیر بسزایی در توسعه رفتارگرایی داشت. B.F. Skinner نظریه شرطی سازی عملگر را بر اساس قانون اثر بنا کرد. اسکینر حتی نسخه شخصی خود را از جعبه پازل ایجاد کرد که از آن به عنوان اتاق تهویه مطبوع یاد می کرد (همچنین به عنوان جعبه اسکینر نیز شناخته می شود) .
در شرطی شدن فعال ، رفتارهایی که تشویق می شوند تقویت می شوند ، در حالی که رفتارهایی که مجازات می شوند تضعیف می شوند. قانون تأثیر به وضوح تأثیر بسزایی در توسعه رفتارگرایی داشت که در بیشتر قرن بیستم به مکتب فکری غالب روانشناسی تبدیل شد.
امروزه از بسیاری از اصول رفتاری استفاده می شود. در محیط های درمانی ، روانشناسان و سایر متخصصان سلامت روان اغلب از تقویت برای تشویق رفتارهای مثبت و دلسردی از رفتارهای نامطلوب استفاده می کنند. در چنین مواردی ، ممکن است از نتایج مطلوب برای افزایش احتمال رفتارهای مثبت آینده استفاده شود.
تحقیقات تورندایک در مورد قوانین یادگیری نقش مهمی در توسعه روانشناسی رفتاری ایفا کرد و تا به امروز نیز تأثیر خود را ادامه می دهد.
رابطه قانون اثر و نظریه تکامل
قانون اثر را می توان از دیدگاه نظریه تکامل هم تا حدودی بررسی کرد؛ اگر یک ویژگی شخصیتی برای تولید مثل و بقای بیشتر مزایا داشته باشد آن ویژگی در مرور زمان باقی می ماند.
اصطلاح رضایت بخش و نارضایتی که در قانون اثر توصیف می شود با گذشت زمان و مشخص شدن شرطی عامل جایگزین عبارت تقویت و تنبیه شد.
هر آنچه که رفتار را تقویت کند منجر به تکرار دوباره آن می شود و رفتاری که مورد تنبیه قرار بگیرد، احتمال وقوع آن کمتر می شود.
انتقاد به قانون اثر
ادوارد ثرندایک در سال 1905، مفهوم تقویت را برای اولین بار مطرح کرد و در روان شناسی به کار برد. نظریه او منجر به پیدایش نظریات و قوانین یادگیری مختلفی در روانشناسی همچون شرطی سازی عامل شد.
با گذشت زمان نظریه یادگیری او با نظریه پاولف توسط هال ترکیب شد. اگر بخواهیم با دیدگاه انتقادی به قانون اثر نگاه کنیم باید بگوییم ثرندایک و پژوهش هایش به مدت 50 سال روان شناسی تطبیقی را گسترش و ارتقا داد و بر نگرش روان شناسان بسیاری تاثیر گذاشت.
_________________________________________________________
مقالات دیگر