عقده روانی چیست؟ عقده از نظر یونگ
عقده چیست ؟
در پاسخ به سوال عقده چیست باید بگوییم ، در حقیقت عقده بخشی از روان ماست که با به یاد آوردن تجربیات و خاطرات گذشته فعال میشود و بار عاطفی خاصی ایجاد میکند و عملکرد خودآگاه (یعنی قضاوت و حضور ما در لحظه و دیدن انچه واقعا” واقعیت دارد) را، در لحظه فعال شدن، و یا برای همیشه مختل می سازد و قضاوت ما را از حقیقت موضوع کدر می کند و ما در سیکلی از رفتارها، انتخابها، تفکرات قدیمی که همیشه براساس آنها باورمان شکل گرفته بود و دست به اقدام می زدیم، گیر می افتیم و همان کاری را می کنیم که همیشه می کردیم.
تاریخچه مفهوم عقده
اولین کسی که عقده را وارد لغتنامه روانکاوی کرد زیگموند فروید بود. فروید میل جنسی را به عنوان لیبیدوی اساسی انسان معرفی کرد و از طرفی با الهام از داستان ادیپ، لیبیدویی که پسر صرف مادر خود میکند و با پدرش در اینباره رقابتی ناخودآگاه دارد را عقده ادیپ نامید. البته که معمولا خوانش اشتباه آرای فروید این تصور را بهوجود می آورد که همه فرزندان ذکور تمنای رابطه جنسی با مادر را دارند که پیشنهاد من این است که برای رفع این سوتفاهم رایج به آثار خود فروید مراجعه کنید.
اما کارل یونگ این مفهوم را به شکلی گسترده و تخصصی به کار برد و به همین دلیل از او به عنوان بنیان گذار این اصطلاح یاد میشود. به شکل خیلی کلی یونگ از عقده به عنوان گذشته ما یاد میکند. گذشته ای که عوامل محیطی رقم زده اند و اثرات آن در زندگی حال ما مشهود است و قاعدتا آینده ما را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
عقده از نظر یونگ
بدین ترتیب خود را در حصار یک سیکل تکراری گیر می اندازیم. باید بدانیم که همه ما دارای گذشته ایی هستیم. پس عقده ایی داریم و جالب اینجاست که به قول روانکاو شهیر سوئیسی کارل گوستاو یونگ این فقط ما نیستیم که عقده داریم بلکه عقده نیز ما را دارند.
در هنگام بروز عقده و فعال شدن آن، بدن تحت تاثیر قرار می گیرد و علائمی فیزیکی بروز می دهد که می توان از عرق کردن کف دست ها، گزگز پشت دست، خشکی گلو، زیر گریه زدن ، انقباض عضلانی ، تند شدن تنفس و تپش قلب . … نام برد.
انواع اصلی عقده
زمانی که عقده ها فعال میشوند به دو صورت هستند ، که کارکرد مثبت و یا منفی دارند. عقده هایی که مثبت عمل میکنند میتوانید برای ما دست آوردهای خوبی داشته باشد و عاملی جهت رشد و توانایی شود. اما زمانی که عقده بد عمل میکند میتواند ما را به یک انسداد برساند و تخریب های زیادی به بار آرود. ما در همان جایی که عقده اتفاق افتاده است می مانیم و مسدود می شویم.
عقده های متنوعی در روانشناسی وجود دارند که همگی آن ها را نمیتوان متعلق به یونگ دانست . اما دو عقده اساسی که اهمیت بالایی در روابط ، شغل ، تحصیل و … دارند دو عقده مادر و عقده پدر هستند که برای هرکدام نیز دو حالت مثبت و منفی وجود دارد.
عقده مادر
فردی که عقده مادر در او پر رنگ است به بلوغ روانی نرسیده و از لحاظ روانی، چسبندگی زیادی به مادر دارد. همانطور که در بالا گفتیم عقده مادر مثبت و منفی وجود دارد. در عقده مادر مثبت ، فرد در تصمیم گیری مشکل دارد و این کار برایش دشوار است زیرا این وظیفه همیشه روی دوش مادر بوده پس توان این کار را در خود نمیبیند. این فرد معمولا دنباله رو هدف هایش نیست و اینگونه مشکلات زیادی برایش پیش خواهد آمد.
عقده مادر منفی برعکس این است و فرد محبت مادری به اندازه ی کافی دریافت نکرده و به جای عشق ، عدم کفایت و بی ارزشی پر کرده است. این آدم معمولا دنیا را جای امنی نمیداند. آن ها معمولا خودشان را لایق زندگی خوب نمیدانند و معمولا خودسرزنشگر هستند.
عقده پدر
کودک از پدر قرار است اقتدار و سخت کوشی و تلاش برای موفقیت را بیاموزد. پس تلاش برای موفقیت و به عبارتی مبارزه ما در دنیا به واسطه عقده پدر میباشد. همانند عقده مادر، اگر فردی عقده پدر مثبت داشته باشد همیشه در حال کسب جایگاه بهتر شغلی است و اما عقده پدر منفی میتواند برای فرزند احساس خطر ایجاد کند. البته نمیتوان با چند جمله ی کلی عقده های مهم مثل این دو عقده را شناخت بلکه بسیار موارد جزیی و تبصره دارد. از نظر یونگ مادرانگی خالص و پدرانگی خالص هرکدام ویژگی هایی خاص خود را دارند و وقتی از عقده روانی صحبت میکنیم یعنی روان فرد نسبت به بهره بردن از ویژکی های میسنجیم.
ریشه ی عقده چیست ؟
عقده همیشه همراه ما هستند و نحوه ی نمود آن ها فقط متفاوت است و هیچ گاه ما را رها نمیکند. عقده میتواند تصمیمات زندگی را تحت الشعاع قرار دهد و حتی میتواند روی زندگی اطرافیان نیز موثر باشد. فروید اولین کسی بود که در مباحث روانشناسی از کلمه ی عقده استفاده کرد. فروید، در توصیف و بیان عقده با الهام از داستان ادیپ، لیبیدویی ( لیبیدو : انگیزه برای زندگی، زیست مایه) که پسر صرف مادر خود میکند و با پدرش در اینباره رقابتی ناخودآگاه دارد را عقده ادیپ نامید. ( اگر علاقمند به اطلاعات بیشتر راجع به ناخودآگاه جمعی هستید کلیک کنید.)
یونگ مفهوم عقده را به گونه ی تخصصی تر و گسترده تر استفاده کرد و به همین خاطر از او به عنوان بنیان گذار این کلمه یاد میشود. بر طبق نظر او ، عقده به معنی گذشته است و چون همه ی ما گذشته داریم، که از این نظر همه ما عقدهای محسوب میشویم.
زمانی که ما کودک هستیم ، تصویر ذهنی از دنیا و نخوه ی تعاملات آن نداریم و نظرات پدر و مادرما ، مایه ی اصلی شکل گرفتن باورها و دیدگاه های ما میشود. هر باوری که داریم ، نتیجه ی تعامل ما با جهان اطراف است و این تعامل ها در کودکی و محدود به خانواده و آشنایان بوده است. از طرفی کودک تا آن سن هنوز توان تجزیه و تحلیل منطقی مسائل را ندارد صرفا با کنش ها و واکنش هایی که در محیط میبیند جهان را تجربه می کند و همان واکنش ها فارغ از اینکه چقدر درست هستند در ذهن او ماندگار میشوند.
ماهیت عقده
بگذارید با تعریف عقده شروع کنیم :
«عقده مجموعه ای از عواطف، افکار، ادراکات و خاطره هایی است که در ناخودآگاه شخصی جای دارند و حاصل تجربه های هر فرد در زندگی او و مخصوصا در دوران کودکی هستند. البته معمولا عقده هسته ای کهن الگویی دارد پس به عبارتی به ناخودآگاه جمعی هم مربوط است.»
هر باوری که ما هم اکنون داریم حاصل تعاملی است که تا قبل از این لحظه با جهان اطراف داشته ایم و این تعامل در زمان کودکی محدود به محیط خانواده و آشنایان بوده و از آنجایی که کودک تا آن سن هنوز توان تجزیه تحلیل منطقی مسائل را ندارد صرفا با کنش ها و واکنش هایی که در محیط میبیند جهان را تجربه می کند و همان واکنش ها فارغ از اینکه چقدر سالم یا طبیعی هستند در ذهن او ماندگار میشوند.
مثلا مادری به دختربچه اش میگوید چرا فرش رو کثیف کردی؟ دیگه دوست ندارم دختر بد! این جمله در روان دختر نقش میبندد که اگر من مادرم رو ناراحت کنم، اون دیگه منو دوست نداره. شاید فکر کنید این چیز عجیب و پیچیده ای نیست و همه ما خیلی از جملات اینچنینی و چه بسا بدتر را در کودکی زیاد شنیدیم آیا همه آنها به عقده تبدیل شده اند؟ متاسفانه باید بگویم بله!
به مثالی که زدم برگردیم؛ دختر بچه ما این باور را پیدا کرده که دوست داشته شدنش در گرو انجام دادن یک سری کارها و دوری کردن از بعضی کارهای دیگر است. این باور به ناخودآگاه دختر منتقل میشود و با بزرگ شدن او حتی شاید دیگر این خاطره را به یاد نیاورد اما احتمالا ردپای این باور همچنان در روابطش به چشم میخورد. او همچنان به شکل ناخودآگاه کارهایی میکند تا دوست داشته شود و این یعنی عقده؛ هسته مرکزی این عقده چیست؟
تلاش برای دوست داشته شدن و دختر خوب شناخته شدن؛ پس در هر موقعیتی و در ارتباط با هر آدمی این عقده فعال میشود تا به شکل ناخودآگاه دختر را به سمت کارهایی بکشاند که باعث شود دختری خوبی به شمار بیاید و در نتیجه دوست داشته شود.
این مثال از جمله موارد دردسرآفرین عقده هاست و این دختر شاید هیچوقت پی به الگویی که مدام طبق آن رفتار میکند نبرد از طرفی هم صرفا با فکر کردن، به علت این ماجرا نمیرسد چون همانطور که گفتیم جایگاه عقده در ناخودآگاه است اما اگر این فرد به روانکاو مراجعه و همزمان خودشناسی را آغاز کند رفته رفته آن خاطره را به یاد خواهد آورد یا حتی اگر یادش هم نیاید به چرایی الگویی که مدام در روابط تکرار میکند میرسد و اینجا دیگر زمانی است که عقده فرد را کنترل نمیکند بلکه فرد عقده را تحت کنترل خود دارد و اگر هم عقده همچنان تصمیمی برای فرد بگیرد علت آن مبهم نیست و میتوان برای دفعات بعد بیشتر تلاش کند تا در دام عقده خود نیافتد.
البته تصور نکنید عقده ها صرفا چیز بدی هستند. همانطور که گفتیم هر باوری در گذشته پتانسیل تشکیل عقده در روان ما را داشته پس این باور میتواند مثبت باشد. مثلا باور به اینکه من باید عضو موثری در اجتماع باشم فرد را به این سمت سوق میدهد که در هر کاری به دنبال بهتر شدن باشد. شاید اگر از این آدم بپرسید که چرا به این شکل رفتار میکند احتمالا این را تصمیمی شخصی میداند که با استدلال کردن به آن رسیده است اما در واقع این باور قدیمی که احتمالا از پدر یا مادر در او پرورش یافته، عامل تصمیمات اوست.
در واقع بیشتر تصمیمات بیشتر آدم ها تحت تاثیر عقده های آن هاست. پذیرفتن این جمله سخت و دردناک و ناامید کننده است چرا که نشان میدهد ما در رقم زدن سرنوشت خود نقش بسیار کمی داریم. یعنی ایگو دستور کاری را که دریافت کرده اجرا میکند اما در واقع صدور دستورات از جانب ناخودآگاه (سلف) است و هدف اصلی روان درمانی تحلیلی اتفاقا دسترسی به سلف است. البته ناخودآگاه برای ما همیشه ناخودآگاه خواهد بود اما یک روانکاو کاربلد، میتواند از دل گفتگو با ما و زیر نظر گرفتن احساسات و هیجانی که در صدا و حرکات ماست، گره روانی را کشف کند.
البته تمام این ها مربوط به زمانی است که یک الگوی رفتاری تکرار شونده برای ما آزاردهنده شده باشد و در زندگیمان اختلالی ایجاد کند وگرنه همه ما عقده های بیشماری داریم که برخی از آنها صرفا حاصل فرهنگ و تمدن هستند. مثلا هیچکدام از ما از لحظه تولد نسبت به مدفوع تنفر و انزجار خاصی نداریم اما به مرور با دیدن شرم بزرگترها از این مسئله، به زبان نیاوردن این کلمه یا حتی استفاده از آن به عنوان فحش و ناسزا عقده ای به نام عقده مدفوع را در ما ساخته است. به همین سادگی!
پس تا زمانی که عقده حالتی بیمارگون پیدا نکند و مانعی در مسیر زندگی ما نشود نیازی نیست به سراغ آن برویم. برای فهم عمیق تر کارکرد عقده اپیزود پنجاهم پادکست یونگ نگار را بشنوید.
علل ایجاد عقده روانی چیست؟
علل عقده روانی به شخصیت و دیدگاه های افراد بستگی دارد و هر شخصیت عقده های روانی خاص خود را دارا می باشد اما برخی از مسائل مشترک مانند عوامل ژنتیکی، محیطی، شخصیتی و … در بین تمامی افراد در جهت شکل گیری انواع اختلالات روانی و شکل گیری عقده وجود دارد که عبارتنداز:
– عوامل شخصیتی: رفتار های مانند خجالتی بودن در معاشرت با افراد دیگر، ناراحتی بی دلیل از افراد نزدیک در زندگی و ترس از دست دادن هستند.
– عوامل فرهنگی: فقر و محدودیتهای فرهنگی بر اساس محیط زندگی یا افراد در اتباط، تحقیر کردن فرهنگی و عدم آگاهی فرهنگی هم میتوانند عامل عقده روانی باشند.
– عوامل اجتماعی: پدیده منع و محدود کردن دیگران، بی اعتمادی به دیگران و عدم علاقه به دیگران به صورت عادی نیز میتواند به عقده روانی منجر شود.
– عوامل روابط شخصی: شامل تجربه ناامیدی از روابط قبلی، تجربه ترک کردن یا احساس تحقیر شدن در ارتباطات روزمره و یا تجربه تعرض به طور جدی به حقوق شخصی فرد میشود.
عقده روانی چه علائمی دارد؟
افزایش استرس و اضطراب در مواجهه با موقعیتهای خاص.
اجتناب از انجام کارهای روزمره به دلیل ترس از عواقب نامطلوب.
محدودیتهای شدید در زندگی روزمره به دلیل باورهای نادرست.
تجربه احساسات منفی مانند ناامیدی، ناراحتی و افسردگی.
انواع دیگر عقده های روانی
عقده های روانی انواع مختلفی دارند. این عقدهها میتوانند در ارتباط با هر موضوعی سازمان پیدا کنند. بااینحال بعضی از شناختهشدهترین آنها عبارتند از:
عقده ژوکاست
این مشکل بیشتر در زنان اتفاق میافتد. احتمالاً شما هم مادرانی را دیدهاید که یک محبت افراطی به پسر خود نشان میدهند. آنها سعی میکنند با استفاده از این محبت افراطی تمایل پسرشان به اثبات استقلال و انجام نقشهای مردانه خود را از بین ببرند. رفتار این مادران باعث میشود که فرزندان آنها تمایل پیدا کنند با زنانی ازدواج کنند که در جایگاه مادر آنها باشد. برای کسب اطلاع درباره عقده فرشته فاحشه کلیک کنید.
عقده یونس
عقده یونس بهعنوان ترس از موفقیت نیز شناخته میشود. در این شرایط فرد میترسد از اینکه با رسیدن به موفقیت شرایط باثبات فعلی خود را از دست بدهد. به همین خاطر متخصصین معتقدند کسانی که درگیر عقده یونس هستند تلاش میکنند تا به شرایط باثبات و امن پیش از تولد یعنی داخل شکم مادر برگردند.
برای آشنایی با راه های غلبه بر ترس از موفقیت کلیک کنید.
عقدههای دهانی
عقدههای دهانی معمولاً مربوط به مشکلاتی هستند که در طول سال اول زندگی اتفاق افتاده است. ارضا کم یا بیش از حد نیازها در این سن باعث شکلگیری این عقده میشود. انواع عقدههای دهانی عبارت است از:
عقده مهرطلبی: کسانی که درگیر این ویژگی هستند معمولاً تمایل دارند تا همه چیز را از جانب دیگران دریافت کنند. آنها معمولاً کمتر برای دیگران کاری انجام میدهند؛ و بیشتر به دنبال دریافت هستند. گرایش به دریافت محبت افراطی و همینطور خوردن و آشامیدن افراطی یا میل به سیگارکشیدن از نشانههای این عقده است.
عقده پرخاشگری دهانی: هرگونه رفتار پرخاشگرانه که ربطی به دهان داشته باشد در این دسته قرار میگیرد. کسانی که درگیر این عقده هستند معمولاً با رفتارهایی مانند گازگرفتن، تف انداختن یا حتی نیش و کنایه زدن به دیگران پرخاش خود را نشان میدهند.
طرد دهانی: همانطور که از نام آن پیداست رفتارهایی مانند انزواطلبی و پرهیز از بودن در کنار دیگران و همینطور کمخوری یا سختگیریهای افراطی در مورد غذا، استفراغ کردن و ترس از آلودگی دهان را شامل میشود.
عقدههای مقعدی
رهاسازی مقعدی: کسانی که با این عقده درگیر هستند رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان میدهند. آنها معمولاً شخصیتهای بیرحمی هستند؛ و در رفتارهایشان دیگران را آزار میدهند.
نگهداشتن: نگهداشتن مقعدی معمولاً در مورد شخصیتهایی به کار میرود که علاقه خاصی به احتکار کردن هرچیزی دارند. آنها معمولاً بسیار وسواسی هستند؛ تمایل بیش از حد به نظم، خسیس بودن و لجبازی از دیگر ویژگیهای این افراد است.
رفتارهای نمایشی
کسانی که درگیر این عقده هستند دوست دارند در هر محیطی که قرار میگیرند دیده شوند. دیده نشدن و در مرکز توجه نبودن میتواند تأثیر بسیار بدی روی آنها داشته باشد. به همین خاطر ممکن است برای رسیدن به این هدف به هر رفتاری دست بزنند. اختلال شخصیت نمایشی یکی از مشکلاتی است که معمولاً به دلیل این عقده خود را نشان میدهد.
عقده ادیپ و الکترا
ادیپ و الکترا به معنای نخستین تمایل هرکدام از ما به جنس مخالف و جلبتوجه به تفاوت در اندام تناسلی زن و مرد است. در این دوره کودک به والد جنس مخالف خود علاقه پیدا میکند. اما گذشت زمان، تربیت والدین و همینطور ترس ازدستدادن اندام جنسی در پسران از جمله دلایلی هستند که باعث میشوند این عقده در کودک از بین برود. برای آشنایی بیشتر با عقده ادیپ و عقده الکترا کلیک کنید.
عقده قابیل
کسانی که درگیر عقده قابیل هستند نسبت به وجود یک رقیب بسیار حساس هستند. آنها ممکن است برای ازبینبردن رقیب دست به هر رفتاری بزنند.
عقده دیان
دیان معمولاً در جوامعی دیده میشود که زنان و مردان حقوق برابری نداند؛ و شاید عقاید فمینیستی یکی از بارزترین جاهایی باشد که میتوانیم این عقده را ببینیم. عقده دیان در زنان به وجود میآید و به این معنی است که آنها دلشان میخواهد پسر باشند تا بتوانند به استقلال و مزایای مرد بودن دست پیدا کنند.
عقده کرونوس
کرونوس بر خلاف ژوکاست عقده روانی است که معمولاً در پدران دیده میشود. پدران درگیر با این عقده تلاش میکنند تا از به استقلال رسیدن پسرشان جلوگیری کنند. پدرانی که تمامی رفتارهای فرزند پسر خود را تحت کنترل میگیرند و به آنها اجازه نمیدهند که برای خودشان تصمیم بگیرند از این دسته هستند.
تخریب
تخریب همانطور که از نام آن پیداست به معنای تمایل برای خراب کردن، ازبینبردن و آسیبزدن به محیط اطراف است. کسانی که درگیر این عقده هستند با احتمال بیشتری دچار بیماریهایی مانند سادیسم یا مازوخیسم میشوند.
عقده میزراهی
خودشیفتگی، جاهطلبی و تلاش برای نمایش خود در هر جایگاهی که قرار میگیرند از جمله ویژگیهای این افراد است. کسانی که درگیر این عقده هستند بهخاطر جاهطلبیهایشان آرزوهای بلندپروازانهای دارند اما این آرزوها با اولین شکست از بین میروند.
تاثیرات عقده روانی در زندگی
به عنوان مثال می توان به فردی اشاره کرد که، در کودکی در حسرت داشتن عروسک و اسباب بازی بوده است و در بزرگسالی و یا پس از فرزند دار شدن به صورت افراطی اقدام به خرید این گونه وسایل می کند. این درست است که عقده در گذشته ما شکل گرفته است اما در زندگی حال ما نقش دارد، و از نظر حسی و هیجانی ما را درگیر میکند و در تصمیم گیری های ما موثر است .
عقده این توانایی را دارد که کنترل زندگی ما را در دست بگیرد و هیچ انسانی عاری از عقده نیست. به بیان دیگر انتخاب هایی که در زندگی داریم و اتفاق هایی که به خاطر این انخابات برای ما رقم میخورد ، ناشی از عقده های ماست.
رابرت الکس جانسون روانکاو پیرو مکتب یونگ می گوید:
عقده ها در یک هزارم ثانیه عمل کرده و برای ما تصمیمات مهم زندگی را می گیرند.
ردپای عقده در همه جای زندگی ما دیده میشود که میتوان ردپای آن را در انتخاب رشته مدرسه و دانشگاه و انتخاب شغل همسر نیز مشاهده کرد . کم کردن اثرات عقده کار آسانی نیست . عقده ها از مهم ترین عوامل پیشرفت یا پس رفت در زندگی ما هستند چون تمام تصمیم گیری ما به آن ها وابسته است، میتوان گفت تقریبا اختیار زیادی از خود نداریم و بیشتر تصمیمات ما از عقده ها ناشی میشوند. بنابراین شناخت عقده ها به ما در جهت خودشناسی ورشد فردی کمک بزرگی میکند.
راه های تشخیص عقده روانی چیست؟
برای تشخیص عقدههای روانی، از روشهای روانشناختی و مشاوره فردی استفاده میشود. یکی از روشهای رایج، مصاحبه بالینی است. در این روش، یک روانشناس بالینی با فرد مصاحبهای انجام میدهد تا اطلاعاتی در مورد نحوه تفکر، نحوه بروز احساسات و رفتارهای روزمرگی فرد جمعآوری کند. این رویکرد به کمک پرسشهای باز و گوش دادن فعال به پاسخهای فرد، کمک میکند تا روانشناس عقدههای روانی را تشخیص دهد.
روش دیگر برای تشخیص عقدههای روانی، تست های روانشناسی هستند. در این روش، از پرسشنامههای استاندارد برای اندازهگیری ساختارهای روانی مانند اضطراب یا افسردگی استفاده میشود. به عنوان مثال، تست افسردگی بک و تست اضطراب میتوانند به شناسایی وجود عقدههای روانی کمک کنند.
روش سوم که برای تشخیص عقدههای روانی افراد استفاده میشود، مشاهدات رفتاری و کنترل فرآیند های انجام شده فرد است. در این روش، روانشناس باید رفتار های فرد را در محیطهای مختلف مشاهده و سپس تحلیل و انالیز کند، مثلا در محیط خانه یا در مواقع اجتماعی، الگوهای رفتاری و فکری را شناسایی کند. این نوع مشاهدات میتواند به شناسایی وجود عقدههای روانی و درک نحوه تأثیر آنها بر زندگی روزمره فرد کمک کند.
4 روش اساسی برای درمان عقده روانی
1. روشهای رواندرمانی
این روش شامل تکنیکهایی مانند رواندرمانی شناختی-رفتاری است. جلسات و صحبت هایی در خصوص ضدافسردگی و ضداضطراب میتواند به کنترل علائم عقده روانی فرد کمک قابل ملاحضه ای کند. همچنین، برای از تکنیکهای رواندرمانی شناختی-رفتاری مانند تحلیل باورهای نادرست، تمرینات ارتقای خودباوری و تمرینات آموزشی برای مهارتهای اجتماعی استفاده میشود.
2. روشهای متمرکز بر رفتار
در این روش، فرد با تمرین در مواجهه با موقعیتهایی که باورهای نادرست دارد، به تدریج میتواند باورهای منفی خود را تغییر دهد و مهارتهای اجتماعی خود را تقویت کند. به عنوان مثال، تمریناتی مانند مکالمه با افراد ناشناخته، شرکت در جمعهای اجتماعی و تمرینات مرتبط با مهارتهای ارتباطی میتواند به کنترل عقده روانی کمک کند.
3. تمرینات مثبت اندیشی و مدیریت استرس
این روش شامل تمرینات تنفس عمیق، مدیتیشن و یوگا است که به کاهش استرس و افزایش آرامش فرد کمک میکنند. همچنین، تمرینات مثبت اندیشیدنی مانند درک واقعیت، تمرکز بر نقاط قوت شخصی، تمرینات خودشناسی و تقویت خودباوری نیز میتوانند به کاهش عقده روانی کمک کنند.
4. درمان دارویی
برای درمان عقده روانی از طریق دارو فرد باید مصرف داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب شروع کند. این داروها به کنترل علائم عقده روانی کمک میکنند و میتوانند بهبودی سریعتری را در برخی موارد به همراه داشته باشند.
ضدافسردگیها معمولاً با افزایش سطح هورمونهای مغزی مانند سروتونین، نوراپینفرین و دوپامین به کاهش علائم اختلال روانی کمک میکنند. این داروها برای افرادی که با اضطراب و عقده روانی همراه با افسردگی دست و پنجه نرم میکنند، مفید هستند. البته قبل از تهیه و مصرف این دارو ها حتما به روانشناس خوب مراجعه کنید و از میزان دوز و نحوه مصرف آن با دستور پزشک انجام دهید.
مصرف بیش از حد این داروها ممکن است با عوارض جانبی همراه باشد، مانند خشکی دهان، سرگیجه، خواب آلودگی و تهوع.در کل، درمان دارویی یکی از روشهای درمان عقده روانی است که زیاد مورد توجه روانپزشکان و متخصصصین روانی تجویز نمی شود و باید با روشهای دیگری همچون رواندرمانی و تمرینات مثبت اندیشیدنی ترکیب شود تا به کنترل علائم عقده روانی کمک کند.
_________________________________________________________
مقالات دیگر