تقویت ها در روانشناسی
مقالات
تقویت ها در روانشناسی
1403/04/11 نویسنده : روان بوک

تقویت ها در روانشناسی

تقویت ها در روانشناسی
در حوزه روان شناسی یادگیری، اندیشه های مختلفی به بیان نظریات در این مسائل پرداخته اند، که چگونه می تواند یک رفتار را ماندگار کرد و یا به گونه ای آن را حذف نمود و از تکرار آن جلوگیری کرد.
نظریات ثرندایک، شرطی سازی کلاسیک، کلارک لئوناردهال (نظریه کاهش محرک سایق)، گشتالت، یادگیری علامتی تولمن، شرطی شدن کنشگر (عامل)، یادگیری مشاهده ای و… از جمله این موارد می باشند.
یکی از مهم ترین نظریات در این موضوع، نظریه ای است که بی.اف. اسکینر (۱۹۰۴-۱۹۹۰)آن را مطرح کرده است و از آن به «نظریه شرطی شدن کنشگر یا عامل» تعبیر می شود. یکی از مفاهیمی که او در تبیین نظریه اش به کار گرفت، انواع تقویت بود.

تقویت کننده چیست؟
هر عاملی که باعث رشد یا پیشرفت دانش آموز ( انسان ) در زمینه علمی، اخلاقی، رفتاری، فرهنگی، اجتماعی و ...بشود تقویت کننده نامیده می شود.

انواع تقویت
تقویت بر حسب آثاری که به دنبال دارد، تعریف می شود. هر محرکی که بتواند درجه احتمال پاسخ به خصوصی را افزایش دهد، یک تقویت کننده به شمار می آید. محرک هایی که در نقش تقویت کننده عمل می کند:  
تقویت مثبت: در تقویت مثبت فراوانی رفتار بر اثر ارایه محرک پاداش دهنده افزایش می یابد. مثال: بعد از سلام طرف مقابل لبخند زند. لبخند او رفتار حرف زدن را در شما تقویت می کند.
تقویت منفی: در این نوع تقویت، فراوانی رفتار بر اثر حذف یک محرک آزاردهنده (ناخوشایند) افزایش می یابد. تکالیف تان را به موقع انجام می دهید معلم غر نمی زند.
فرق بین تقویت مثبت و تقویت منفی
در تقویت مثبت چیزی داده می شود ولی در تقویت منفی چیزی گرفته می شود.

تقویت مثبت چیست؟
آیا این مفهوم با مثبت اندیشی مرتبط است؟ آیا تقویت مثبت همان تشویق است؟ علاوه بر مفهوم تقویت مثبت، مفهومی به نام تقویت منفی هم داریم؟ وقتی از تقویت مثبت حرف می زنیم دقیقاً از چه حرف می زنیم؟
می توانیم تقویت مثبت را با یک مثال بهتر نشان دهیم. همه ما گاهی در زندگی تشویق شده ایم. و احتمالاً مزه تشویق ها آنقدر شیرین بودند که به خاطرمان مانده اند. مثلاً شاید در مدرسه به علت سخت کوشی یا یک نمره خوب تشویق شده باشیم. آن تشویق ها در حقیقت نوعی تقویت مثبت بودند. معلم ها دانش آموزان را تشویق می کنند تا آن ها برای انجام رفتاری مثل درس خواندن یا منضبط بودن انگیزه بیشتری پیدا کنند.

تقویت منفی چیست؟
روانشناسی رفتارگرا اعتقاد دارد که در تحلیل انسان ها باید بیشتر از هر چیز به رفتارهای آن ها توجه کرد، نه آنچه در ذهنشان می گذرد. در واقع روانشناسان رفتار گرا بر این باورند برای درمان یک مراجع یا کمک به تغییر او باید رفتارش را تغییر داد. تقویت منفی هم یکی از اصول و ابعاد مهم رفتارگرایی است.
تقویت منفی یعنی انجام عملی یا فراهم کردن شرایطی که موجب کاهش یا افزایش یک رفتار خاص شود.
به بیان ساده تر می توان گفت هر چیزی که در ما احساس بیزاری ایجاد کند و باعث شود که برای اجتناب از آن رفتاری را تکرار کنیم یک تقویت کننده منفی است. به عنوان مثال اگر کسی از ترس نمره پایین در امتحان و احساس سرافندگی در برابر معلم و همکلاسی ها بیشتر درس بخواند، در واقع او برای فرار از یک تقویت کننده منفی، رفتاری را تکرار کرده است.
تقویت منفی مانند تقویت مثبت از پدیده‌های معمولی زندگی روزانه است. کودکی که تازه راه رفتن را آموخته است اگر هنگام راه رفتن قدم اشتباهی بردارد زمین خواهد خورد و بدنش درد خواهد گرفت و بعد برای احتراز از زمین خوردن خواهد کوشید تا از انجام حرکت غلط جلوگیری به عمل آورد.
در کلاس درس معلم ممکن است با تهدید کردن دانش آموز به گرفتن نمره کم و مردود شدن در امتحان آنها را به درس خواندن وا دارد و رفتار درس خواندن را در آنها تقویت کند.

تنبیه چیست؟
پیامدی است که احتمال وقوع رفتار را کم می کند. زمانی که رفتار با پیامدی که منجر به کاهش در احتمال بعدی رفتار می گردد، دنبال شود، تنبیه اتفاق می افتد. این پیامد معمولا محرک یا رویدادی آزارنده می باشد. مثال: بازی کودک با قوطی کبریت و سوزاندن دست. پس در تنبیه رفتار ضعیف می شود ولی در تقویت رفتار نیرومند می شود.
تنبیه دو نوع است: تنبیه مثبت و تنبیه منفی.
تنبیه مثبت: رفتار به دنبال ارائه محرکی ناخوشایند کم می شود. مثال: شوک الکتریکی به موش در پی رفتن به شاخه مسدود ماز.
تنبیه منفی: رفتار به دنبال حذف یک محرک خوشایند کم می شود. مثال: گرفتن اسباب بازی از دست کودک فحاش.

فرق بین تقویت منفی و تنبیه در چیست؟
در تنبیه پاسخ بر اثر پیامدهایش کاهش می یابد ولی در تقویت منفی پاسخ بر اثر پیامدهایش افزایش می یابد.
ارائه عامل خوشایند باعث تقویت مثبت می شود. مانند: سلام طرف مقابل لبخند زند.
ارائه عامل ناخوشایند باعث تنبیه مثبت می شود. مانند: شوک الکتریکی به موش.
حذف عامل ناخوشایند باعث تقویت منفی می شود. مانند: تکالیف تان را به موقع انجام می دهید معلم غر نمی زند.
حذف عامل خوشایند باعث تنبیه منفی می شود. مانند: گرفتن اسباب بازی از دست کودک فحاش.
نکته تربیتی: بهتر است برای کم کردن رفتار زشت کودک از محروم کردن که نوعی تنبیه منفی است استفاده کنیم نه از کتک زدن که نوعی تنبیه مثبت است. فرستادن کودک به اتاق و محروم کردن او از دیدن برنامه تلوزیونی.

چند اصل برای استفاده از تقویت کننده های مثبت
اصل اول
از تقویت کننده مناسب استفاده کنید. تقویت کننده‌های مختلف بر افراد مختلف تاثیرات متفاوتی دارند. همچنین تاثیر یک تقویت کننده واحد بر یک فرد معین در شرایط مختلف متفاوت است. بنابراین لازم است در استفاده از تقویت کننده‌ها در شرایط گوناگون و با افراد مختلف این نکته به خوبی مورد توجه قرار گیرد.
اصل دوم
فوریت تقویت یک عامل مهم است. تقویت فوری اثر بخشی بیشتری از تقویت همراه با تاخیر دارد و گاه تقویتی که با تاخیر انجام شده هیچ فایده‌ای ندارد. معلم باید بلافاصله پس از انجام رفتار مطلب از سوی دانش آموزان آن رفتار را تقویت کند و فاصله بین تقویت و رفتار را به حداقل برساند.
اصل سوم
مقدار تقویت را توصیه می‌کند. دانش آموزان اگر ببینند معلمی همیشه و در هر مورد با دلیل و بی‌دلیل همه را مورد تشویق و تمجید قرار می‌دهد رفتار تقویت کننده او نسبت به دانش آموزان اثر تقویتی‌اش را از دست می‌دهد بنابراین لازم است مقدار و میزان مناسب تقویت رعایت گردد.
اصل چهارم
توصیه می‌کند که از موقعیتها و تقویت کننده‌های تازه‌تر استفاده شود. افراد موقعیتهای جدید یادگیری و انجام فعالیتهای تازه را به موقعیتها و فعالیتهای تکراری ترجیح می‌دهند. بنابراین معلمان باید بکوشند تا در آموزش و افزایش رفتارهای مطلوب روشها و فنون گوناگون را بکار برند تا دانش آموزان مرتبا خود را در شرایط تقویتی حس کنند. همچنین بهتر است معلمان سعی کنند تا از روشهای تقویتی متنوع استفاده کنند و برای مدتی طولانی از یک تقویت کننده بطور تکراری استفاده نمایند.

تقویت منفی در فرزند پروری
همان طور که تقویت مثبت نقش بسیار مهمی در فرزند پروری دارد و موجب تکرار یک رفتار می شود، تقویت منفی هم می تواند مانع انجام یک رفتار نادرست شود. پدرها و مادرها بچه ها را تشویق می کنند یا گاهی به آن ها جایزه می دهند تا آن ها یک رفتار مطلوب را تکرار کنند. از سویی دیگر یک رفتار تنبیهی می تواند موجب شود که کودک برای فرار از تنبیه رفتار نادرست و نامناسبی را تکرار نکند. البته بعضی والدین به اشتباه تصور می کنند که تقویت منفی باید به شکل تنبیه بدنی اتفاق بی افتد. آن ها بر این باورند که ترس از تنبیه بدنی باعث می شود که کودک دیگر رفتار اشتباه را انجام ندهد. این تصور کاملاً اشتباه است.
نتایج پژوهش ها نشان می دهند که تنبیه بدنی کودک نه تنها باعث درونی شدن رفتارهای مناسب نمی شود بلکه تبعات منفی زیادی دارد. بسیاری از کودکانی که در محیط خانه مورد خشونت قرار می گیرند بعداً این خشونت را در محیط مدرسه نسبت به هم سالانشان تکرار می کنند. بعضی از آن ها در غیبت والدین همچنان به رفتارشان ادامه می دهند و معمولاً کودکانی که تنبیه بدنی می شوند در آینده فرزندشان را به صورت فیزیکی تنبیه می کنند.
تقویت منفی می تواند به این شکل باشد که در صورت مشاهده رفتاری منفی از یک کودک، او را از چیزی که دلخواهش است مثلاً اسباب بازی مورد علاقه یا تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقه اش محروم کنیم تا برای اجتناب از این محرومیت دوباره، رفتار اشتباه را تکرار نکند.

_________________________________________________________

مقالات دیگر

     

     

     

     

نظرات

درج نظر

عبارت امنیتی