واقعیت درمانی یا درمان واقعیت مدار چیست؟
مقالات
واقعیت درمانی یا درمان واقعیت مدار چیست؟
1403/04/07 نویسنده : روان بوک

واقعیت درمانی یا درمان واقعیت مدار چیست؟

واقعیت درمانی یا درمان واقعیت مدار چیست؟
یکی از روش های روان درمانی، واقعیت درمانی است.
واقعیت درمانی با روانکاوری، روان پزشکی و مکتب های روان درمانی در تمایز است. این سبک درمانی به سه فاکتور مسئولیت پذیری، واقع گرایی، تفکیک صحیح و غلط مسائل به جای نشانه های اختلال روانی تمرکز دارد.
مشاوره به سبک واقعیت درمانی در سال 1960 میلادی به وسیله یک روانپزشک آمریکایی به نام ویلیام گلاسر در بیمارستان مدیریت سربازان قدیمی در لس آنجلس ابداع شد.
زین پس ویلیام گلاسر در سال 1965 کتاب واقعیت درمانی را در ایالات متحده آمریکا منتشر کرد. وی معتقد است که ضرورت دارد گذشته حل و فصل شود و با عبور از آن زمینه برای رضایت بخشی از زندگی مهیا گردد.
اصطلاح واقعیت درمانی به یک فرایند مردم پسند و مردم محور اشاره دارد. این فرایند به مردم کمک می کند تا تشخیص دهند که چگونه یک فانتزی قادر است فرد را از انتخاب هایش منحرف سازد. در واقع به موجب اهمیت نیاز های ضروری در زندگی، واقعیت درمانی نسبت به مسائل گذشته بی توجه است.
واقعیت درمانی بر این باور است که فرد به جای یک بیماری روانی از یک وضعیت اجتماعی، انسانی و جهانی در رنج است.
جالب است بدانید واقعیت درمانی به گذشته بیمار توجهی ندارد و به فرآیند های ذهنی ناخودآگاه نمی پردازد.

نظریه واقعیت درمانی چیست؟
ویلیام گلاسر در سال ۱۹۶۲ واقعیت درمانی را توسعه داد. او تا ۳۴ سال بعد یعنی در سال ۱۹۹۶، نظریه انتخاب را توصیف نکرد. او آن را به‌عنوان به‌روزرسانی مفهوم موجود به نام نظریه کنترل توصیف کرد، زیرا فکر می‌کرد این نام مثبت‌تر به نظر می‌رسد. تئوری انتخاب می‌گوید که افراد می‌توانند با مسئولیت‌پذیری بیشتر در قبال اعمالشان، کنترل زندگیشان را در دست بگیرند.
این نظریه معتقد است که بیشتر ناراحتی‌ها ناشی از روابط ضعیف است، حالا چه در شرایطی که این روابط وجود ندارند چه شرایطی که عموماً رضایت‌بخش نیستند و اعمال و انتخاب‌های منفی افراد ناشی از برخورد است. همچنین اینگونه گفته می‌شود که افراد احساسات منفی را انتخاب می‌کنند که منجر به تصمیم‌گیری منفی آن‌ها می‌شود.
واقعیت درمانی رفتار را به عنوان یک انتخاب می‌بیند و به ما می‌آموزد در حالی که نمی‌توانیم احساس خود را کنترل کنیم، می‌توانیم بر نحوه تفکر و رفتار خود کنترل داشته باشیم. ما تصمیم می‌گیریم به روش‌های خاصی رفتار کنیم و این انتخاب‌ها می‌توانند به توانایی ارضای نیازهای ضروری و رسیدن به اهداف فردی کمک کنند یا مانع از آن شوند.
واقعیت درمانی شکلی از درمان شناختی-رفتاری بوده که بر بهبود روابط و شرایط کنونی با توجه به وقایع گذشته تمرکز دارد. این رویکرد بر این ایده استوار است که مهم‌ترین نیاز ما این است که مورد محبت قرار بگیریم، احساس کنیم که به “ما بودن” تعلق داریم و همه نیازهای اساسی تنها با ایجاد ارتباط قوی با دیگران قابل ارضا شدن هستند. واقعیت درمانی رفتار را به عنوان انتخاب می‌بیند و به ما می‌آموزد در حالی که نمی‌توانیم احساس خود را کنترل کنیم، می‌توانیم نحوه تفکر و رفتار خود را کنترل کنیم.
ما تصمیم می‌گیریم به روش‌های خاصی رفتار کنیم و این انتخاب‌ها می‌توانند به توانایی ارضای نیازهای ضروری و رسیدن به اهداف فردی کمک کنند یا مانع از آن شوند. این درمان همچنین از تئوری انتخاب استفاده می‌کند. این درمان کمتر به تشخیص‌های واقعی سلامت روان می‌پردازد. هدف این نوع درمان کمک به افراد در کنترل بهبود زندگی خود با یادگیری چگونگی انتخاب‌های بهتر است.

واقعیت درمانگر کیست؟ (وظیفه و نقش درمانگر)
هدف یک واقعیت درمانگر این است که به افراد کمک کند مسئولیت رفتارهایشان را بپذیرند و انتخاب‌های بهتری داشته باشند تا بتوانند در برقراری روابط با دیگران موفق باشند. دکتر ویلیام گلاسر این روش را در سال ۱۹۶۵ توسعه داد. او از واقعیت درمانی در بیمارستان‌های روانپزشکی و زندان‌ها استفاده کرد.
همچنین یک واقعیت درمانگر‌ ارتباطی مثبت و قابل اعتماد با بیماران برقرار می‌کند. اختلالات سلامت روان را تشخیص داده و درمان می‌کند. همچنین برنامه‌های درمانی فردی را با توجه به نیازها و شرایط بیمار برنامه‌ریزی می‌کند. این شخص به طور منظم برای ارائه مشاوره، درمان و تنظیم برنامه‌های درمانی با بیماران ملاقات می‌کند.

ویژگی های واقعیت درمانی
واقعیت درمانی با سایر انواع روان درمانی متفاوت است و ویژگی‌های خاص خود را دارد. در واقعیت درمانی درمانگر بیمار خود را به‌سوی آنچه که می‌تواند انجام دهد راهنمایی می‌نماید. همچنین به او کمک می‌کند به جای تمرکز بر گذشته بر لحظه حال تمرکز داشته باشد. در واقعیت درمانی درمانگر بیمار خود را تشویق می‌کند موارد زیر را انجام دهد:
    زندگی در زمان حال
    تمرکز بر افکار و رفتار خود
    عدم مقایسه خود با دیگران یا سرزنش کردن خود
    بهانه نیاوردن برای رفتار نادرست خود
در مجموع درمانگر به مراجعه‌کننده خود آموزش می‌دهد تا رفتار نادرست خود را تغییر دهد و او را تشویق به انجام اعمالی می‌کند که شخص را به اهداف خود نزدیک می‌کند.

واژه‌ های کلیدی و اساسی واقعیت ‌درمانی
    خود ارزشمندی: خود ارزشمندی، همان عزت‌ نفس است.
    استقلال: قدرت کنار گذاشتن پشتیبانی‌ های محیطی و جانشین کردن آن با حمایت‌ های روانی درونی فرد و همچنین قدرت روانی فرد برای روی پای خود ایستادن را استقلال می‌ نامند.
    تعهد: پس از اینکه مراجع، درباره رفتارش قضاوت ارزشی کرد و تصمیم به تغییر آن گرفت، واقعیت‌ درمانگر از او می‌ خواهد که به درمانگر تعهد بدهد که این برنامه را اجرا می‌ نماید.
    درست یا صحیح: گلاسر اعتقاد دارد که یک استانداردی وجود دارد که با آن می‌ توان رفتار را اندازه‌ گیری کرد و چنانچه رفتار یک شخص به این استاندارد برسد، صحیح تلقی می‌ گردد و در غیر این صورت غلط.
    درگیری: به نظر گلاسر، درگیری اساسا همان همدلی است با این تفاوت که درگیری شامل ارتباط توام با همدلی نیز می‌ شود و نه فقط حضور آن.
    دوست داشتن: گلاسر، براساس تاکیدی که بر رفتار دارد، دوست داشتن را آن چیزی می‌ داند که مردم انجام می‌ دهند و نه آنچه که احساس می‌ کنند(دوست داشتن یک علاقه و درگیری سخت و بی‌ امان است.)
    قضاوت ارزشی: واقعیت ‌درمانی، از فرد می‌ خواهد درباره اینکه رفتارش مسئولانه است یا خیر، قضاوت ارزشی نماید. چنانچه رفتارش مسئولانه نباشد، برای تغییر آن برنامه‌ ریزی کند.
    مسئولیت: گلاسر، مسئولیت را به عنوان توانایی فرد برای تامین نیازهایش تعریف می‌ کند که این کار به‌گونه‌ ای صورت می‌ گیرد که در عین حال دیگران را از ارضای نیازهایش محروم نمی‌ کند. واقعیت‌ درمانگران، مسئولیت را معادل سلامت روان می‌‌ دانند.
   واقعیت: واژه‌ای است که دربرگیرنده رفتار کنونی فرد است. گلاسر از واقعیت یک دیدگاه پدیدارشناختی ندارد.
    هویت: عبارت است از نیاز به احساس جدا و متمایز بودن از دیگر موجودات زنده. به نظر گلاسر، این نیاز تنها نیاز روانی اساسی انسان است که همه مردم در همه فرهنگ‌ها از بدو تولد تا مرگ دارا می‌ باشند.
    هویت شکست: کسانی که نتوانسته‌ اند رابطه نزدیک و شخصی با دیگران ایجاد کنند و مسئولانه عمل نمی‌ کنند و احساس درماندگی و نا امیدی و بی‌ ارزشی می‌ کنند، دارای هویت شکست هستند.
   هویت موفق: کسانی که:
        خود را اساسا توانا، لایق و با ارزش تعریف می‌ کنند.
        قدرت دارند که محیط خود را تحت تاثیر قرار داده و اعتماد کافی، برای ادامه زندگیشان دارند.
        نیاز به دوست داشتن و دوست داشته‌ شدن را تامین کرده‌ اند، به عنوان افرادی که دارای هویت موفق هستند تلقی می‌ گردند.

مفاهیم اصلی در واقعیت درمانی
1) رفتار - اخلاق
رفتار جزء اصلی واقعیت درمانی است که به رفتارهای سازمان یافته و رفتارهای سازماندهی مجدد طبقه بندی می‌شود.
    رفتارهای سازمان یافته رفتارهای گذشته هستند که شما برای برآوردن نیازهای خود ایجاد کرده‌اید. درمانگر به شما کمک می‌کند تا هرگونه رفتار سازمان یافته ناکارآمد را تشخیص دهید.
    پس از شناسایی رفتارهای ناکارآمد، روی تغییر آنها به رفتارهای مؤثرتر یا ایجاد رفتارهای کاملاً جدید کار خواهید کرد. به اینها رفتارهای سازماندهی مجدد می‌گویند.
به گفته طرفداران این تکنیک، با ارائه رفتارها به عنوان انتخاب، این رویکرد می‌تواند به شما در مدیریت بهتر تجربیات و اعمال زندگی خود کمک کند.
2) کنترل
تئوری انتخاب نشان می‌دهد که یک فرد فقط توسط خودش کنترل می‌شود و انتخاب‌های رفتاری توسط کنترل داخلی تعیین می‌شود. یک واقعیت درمانگر برای افزایش آگاهی شما از این انتخاب‌های قابل کنترل کار می‌کند.
3) مسئوليت
در واقعیت درمانی، کنترل ارتباط تنگاتنگی با مسئولیت دارد. به گفته دکتر گلاسر، زمانی که افراد انتخاب‌های ضعیفی انجام می‌دهند، به طور غیرمسئولانه در تلاش برای برآوردن نیازهای خود هستند. بر اساس این مفهوم، این رویکرد با هدف افزایش مسئولیت پذیری شما در مورد رفتارتان است.
4) عمل
طبق واقعیت درمانی، اعمال شما بخشی از رفتار کلی شما هستند. همچنین معتقد است که شما می‌توانید اقدامات خود را مدیریت کنید. از این رو، درمانگر بر اصلاح اعمال برای تغییر رفتار تمرکز خواهد کرد. این روش شامل ارزیابی اقدامات فعلی شما، میزان برآوردن نیازهای شما و برنامه‌ریزی اقدامات جدیدی است که این نیازها را برآورده می‌کند.
5) لحظه حال
این رویکرد بیان می‌کند که رفتار و اعمال کنونی تحت تأثیر گذشته نیست. در عوض، ادعا می‌کند که رفتار فعلی توسط نیازهای برآورده نشده فعلی تعیین می‌شود.

تکنیک های واقعیت درمانی
واقعیت درمانی شامل تکنیک‌های مختلفی برای تغییر رفتار فعلی هر فرد می‌شود که بعضی از نمونه‌های آن را در ادامه نام برده و توضیح داده‌ایم.
۱. کیفیت در مقابل جهان درک شده
طبق نظر گلاسر، هر فردی در ذهن خود دنیایی با کیفیت دارد. این دنیای با کیفیت شامل اهداف و چشم‌اندازها برای زندگی است. برای اینکه ذهن بخشی از دنیای با کیفیت را در نظر بگیرد، باید یک نیاز اساسی را حداقل برآورده کند. طبق نظر گلاسر، این جهان بر اساس تمام تجربیات زندگی و گذشته زندگی است. در این حالت هر تجربه یا فردی که با او روبه‌رو می‌شوید، بر اساس اتفاقات گذشته شما در ذهنتان بایگانی خواهد شد.
۲. روانشناسی کنترل بیرونی در مقابل درونی
به گفته موسسه نظریه انتخاب گلاسر، تئوری انتخاب در زندگی شما شامل تغییر در طرز فکر و رفتار از دید روانشناسی کنترل بیرونی است. همچنین از دید روانشناسی کنترل داخلی شما مسئول انتخاب‌های خود و پیامدهای ناشی از آن هستید.
۳. عادت های رابطه
تاکید به عادات مثبت و مرتبط مانند مراقبت، مشارکت، دوستی، گوش دادن، تشویق، اعتماد و حمایت دارد و در عین حال به دانش آموزان آموزش می‌دهد که از عادات مضر مانند قضاوت، نق زدن، پاداش دادن به کنترل، انتقاد کردن و سرزنش کردن، شکایت و مجازات اجتناب کنند.
۴. مقایسه مکان
این تئوری به فرآیند ذهنی تضاد بین آنچه می‌خواهید (دنیای ایده‌آل شما) با آنچه واقعا دارید (جهان درک شده شما) اشاره دارد. به گفته گلاسر، رابطه هماهنگ‌تر بین این دو منجر به افزایش رفاه عاطفی می‌شود.
۵. تئوری انتخاب در واقعیت درمانی
تئوری انتخاب نشان می‌دهد که یک فرد تنها توسط خودش کنترل می‌شود. همچنین بیان می‌کند که ایده کنترل شدن توسط عوامل خارجی برای ایجاد تغییر بی‌تاثیر است.
۶. WDEP در واقعیت درمانی
واقعیت درمانی حول سیستم WDEP (خواسته‌ها، انجام دادن، ارزیابی و برنامه‌ریزی) ساختار یافته است. واقعیت درمانگر با مراجعان کار می‌کند تا خواسته‌های آن‌ها و کارهایی که برای رسیدن به آن خواسته‌ها انجام‌ می‌دهند بررسی و ارزیابی کند. این ارزیابی به این منظور است که تشخیص دهند آیا کاری که انجام می‌دهند برای آن‌ها مفید است یا مضر.
۷. دنیای با کیفیت در مقابل دنیای درک شده در واقعیت درمانی
اگر دنیای درک شده نمایانگر چیزی است که ما فکر می‌کنیم داریم، دنیای با کیفیت نشان‌دهنده چیزی است که ما می‌خواهیم. دنیای با کیفیت آلبومی شخصی از همه افراد، چیزها، ایده‌ها و ایده‌آل‌هایی است که ما کشف کرده‌ایم که کیفیت زندگی ما را بهبود می‌بخشند.

فنون واقعیت درمانی
در اینجا به فنون مختلف واقعیت درمانی و توضیح دقیقی درباره هر یک پرداخته‌ایم. این فنون عبارتند از:
سوال پرسیدن
واقعیت‌ درمانگر با پرسیدن سوالات مکرر به مراجعان کمک می‌کند تا بفهمند واقعا چه می‌خواهند. همچنین این فرد در مورد آنچه انجام می‌دهد و حتی برنامه‌های مختلفی که دارد سوال می‌پرسد. این سوالات به کشف دنیای درونی بیمار اعم‌ از خواسته‌ها، نیازها و ادراکشان کمک می‌کند.
سوالات، نقش مهمی در کشف اکتشاف رفتار، ارزیابی رفتار‌ و اعمال و همچنین تدوین برنامه‌های خاص، ایفا می‌کنند. به‌ صورت کلی سوالات به چهار شیوه به یک فرد متخصص (واقعیت‌ درمانگر) کمک می‌کنند:
    ورود به دنیای مراجعه‌کنندگان
    دریافت اطلاعات
    ارائه اطلاعات مفید
    کمک به مراجعان برای کنترل و بهبود زندگی فردی و اجتماعیشان
مثبت اندیشی
واقعیت‌ درمانگرها برنامه‌هایی برای ارائه رفتارهای مثبت و سازنده ارائه می‌کنند. این افراد توجه و تمرکز خود را روی تقویت رفتارها و بهبود ذهنیت خود می‌گذارند. یک واقعیت درمانگر مناسب، باید راهبردهای تسهیل‌‌کننده‌ به‌ کار گیرد و ضمن پذیرش این موضوع که مددجو درگیر احساسات منفی همچون افسردگی، مغلوب‌شدگی، ناامیدی و درماندگی است، او را تشویق به جایگزین کردن افکار مثبت نسبت به افکار منفی سازد. مراجعه‌کننده در یک جلسه واقعیت درمانی احتمالاً تشویق می‌‎شود تا موارد زیر را انجام دهد:
    به جای گذشته روی زمان حال تمرکز کند.
    از بحث در مورد علائم اتفاقات گذشته خودداری کند.
    انرژی خود را بر تغییر افکار و رفتار خود متمرکز کند.
    از انتقاد، سرزنش یا مقایسه خود با دیگران بپرهیزد.
    برنامه‌ریزی‌های مشخص و اهداف هوشمندانه داشته باشد.
شوخی
در طول جلسات واقعیت درمانی، گاهی اوقات واقعیت درمانگر به شوخی کردن هم متوسل می‌شود. این کار به مراجعین فرصت خندیدن و رهایی از ناراحتی و ناامیدی را می‌دهد. ارتباط دوستانه بین واقعیت‌ درمانگر و مراجعین باعث احساسی خوشایند و راحتی می‌شود. از طرفی توازن بین رفتار و وارد کردن شوخی و خنده به روند درمانی اثرات بسیار خوبی خواهد داشت.
فنون تناقضی
در فنون تناقض، دستورالعمل‌هایی متناقض به مراجعه کننده ارائه می‌شود. به این صورت که هر یک از راه‌هایی که درمانگر پیشنهاد می‌کند، نتیجه مثبتی به بار می‌آورند. مثلا به مراجعینی که وسواس اشتباه نکردن در کار دارند، یاد داده می‌شود که در این موارد خاص اشتباه کنند. اگر مراجع آن‌ گونه که درمانگر آموزش داده در چنین شرایطی اشتباه کند، کنترل بیشتری روی مشکل پیدا کرده است. اگر هم در برابر این پیشنهاد مقاومت کند، مقاومتش کنترل و رفع خواهد شد.
مواجه سازی
در به‌ کارگیری ترفند مواجه‌ سازی مقاومت درمانی، هر چند درمانگر توجه خود را معطوف تواناتر ساختن مددجو برای انتخاب و عمل منطقی می‌سازد، اما در این موقع رفتار مددجو موضوعی است که به جای خودمختاری، تمامیت یا ارزش شخصی مورد خطاب درمانگر قرار می‌گیرد. مورد بعدی هم اینکه احتمال اینکه مددجو احساس بدی پیدا کند و توجهش جلب رفتارهای غیرمنطقی خود نشود، در چنین شرایطی زیاد است.

روند و روش درمان در واقعیت درمانی
واقعیت درمانی با تمرکز بر زمان حال، مشاوره و حمل مسئله به درمان می پردازد. مراجعه کننده در این سبک از درمان اهداف زندگی را شناسایی می کنند و رفتار مناسب برای دستیابی به اهداف را جست و جو می نمایند.
به استناد از بیانیه های ویلیام گلسر، جامعه متخصص های روانشناسی بدون درنظر گرفتن احتیاط به مردم القاب هایی نظیر بیمار و مبتلا به اختلالات روانی را نسبت می دهد.
در واقعیت درمانی باور بر این است که زمانی که یک مشکل عامل ناراحتی فردی می شود، می تواند از ناتوانی در تامین نیاز های روانی نشات بگیرد و ضرورتا از یک اختلال روانی نشات نمی گیرد.
فرایند درمان ویلیام گلاسر شامل چهار مرحله اصلی اعم از شناسایی خواسته ها، بررسی عملکرد و خودارزیابی (رفتار فعلی) و طرح ریزی است.
در ادامه فرایند درمان ویلیام گلاسر را شرح می دهیم.
1. شناسایی خواسته ها از طریق برقراری ارتباط با درمانجو
درمانجو در واقعیت درمانی به شما کمک می کند خواسته هایتان را بشناسید
مهم ترین عامل در واقعیت درمانی، برقراری ارتباط با درمانجو است. یکی از علل اهمیت برقراری ارتباط تسریع شکل گیری مراحل مختل واقعیت درمانی و ایجاد یک رابطه مناسب با مراجعه کننده است.
در مواردی که بیماری شدید می باشد ممکن است درمانگر تنها فرد در زندگی مراجع باشد که تمایل دارد رفتار درمانجو را برای برقراری یک رابطه تحمل کند. این امر مستلزم صبر فراوان از جانب درمانگر است.
گلاسر بر این باور است که ارتباط درمانگر و درمان جو باید به گونه ای باشد که مراجعه کننده گمان کند درمانگر همان کسی است که او در رویا می خواهد. بدین ترتیب درمانگر می تواند به شناسایی خواسته ها و اهداف درمانجو بپردازد.
2. بررسی عملکرد و رفتار فعلی
هدف مرحله ارزیابی عملکرد و رفتار فعلی آن است که مراجعه کننده احساس کند کنترل زندگی را در دست دارد. برای این هدف درمانگر می بایست بر رفتار و نگرش های فعلی بیمار توجه داشته باشد. سپس از درمانجو خواستار قضاوت درباره رفتار فعلی خود شود.
در بسیاری از موارد درمانگر ملزم است تا با تحت فشار قرار دادن درمانجو، به بررسی تاثیرات رفتار او بپردازد.
توجه داشته باشید که باید قضاوت عملکرد و رفتار فعلی توسط مراجعه کننده شکل بگیرد.
3. طرح و برنامه ریزی
بهترین طرح برای برنامه ریزی رفتاری است که عملکرد مناسبی دارد.
احتمال می رود درمانجو در راستای طرح ریزی نیازمند پیشنهادات و تذکرات درمانگر باشد. با این وجود در صورتی که طرح توسط مراجع ارائه گردد، کمک کننده خواهد بود.
بهتر است مراحل اولیه برنامه ریزی رفتار با اطمینان مراجع همراه باشد تا با موفقیت، اعتماد به نفس بالایی در فرد ایجاد گردد.
اغلب مشکل مراجعه کنندگان نتیجه رابطه بد با فرد دیگری است. از آنجایی که مراجعه کننده نمی تواند رفتار شخصی دیگر را تغییر دهد، درمانگر بر کارهایی تمرکز می کند که مراجع می تواند به صورت یک طرفه انجام دهد. شاید گمان کنید این امر زمینه را برای سوء استفاده مهیا می کند.
جالب است بدانید در اکثر موارد تغییر در رفتار با کاهش تنش همراه است.
4. تعهد به طرح
یک درمانگر به اجرا طرح  و ارائه طرح عملی تر تمرکز دارد. در صورتی که رابطه درمانگر با درمانجو مناسب باشد، مقاومت وی در برابر اجرا طرح کاهش پیدا می کند.
بدین ترتیب اگر تنبیه صورت نگیرد، بهانه ای برای عقب کشیدن توسط درمانجو مهیا نمی شود. علاوه بر این، در صورتی که طرح اجرایی فراتر از توانایی های فعلی درمانجو باشد، درمانگر و مراجع ملزم هستند یک برنامه متفاوت را طراحی نمایند.

مراحل پذیرش واقعیت
مانند هر روان درمانی دیگری، درمانگر تمریناتی برای افراد آماده خواهند کرد. تمریناتی که درمانگر ارائه می‌دهد چهار مرحله دارد و با سوال و جواب به نتیجه دست پیدا می‌کنند. در ادامه این مراحل را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
    مرحله 1؛ تعریف واقعیت فعلی خود و پرسش سوالاتی مانند «من برای خلق واقعیتم چه کرده ام؟» و «واقعیت زندگی الان من حاصل چه اتفاقاتی در گذشته من است؟».
    مرحله 2؛ تغییر واقعیت و پرسش سوالاتی شامل « چه چیزی را می توانم در مورد موقعیت‌ها، روابط یا کار خود تغییر دهم؟»، « چه چیزهایی را نمی‌توانم تغییر دهم؟» و « منابع مورد نیاز برای ایجاد تغییرات موردنظر من چیست؟».
    مرحله 3؛ تعیین انتظارات و پرسش سوالاتی مانند « از خودم، روابطم و آینده‌ام چه انتظاری دارم؟» و « آیا این انتظارات با توجه به مهارت ها و توانایی‌های فعلی من قابل دستیابی هستند؟».
    مرحله 4؛ اصلاح سطح توقعات فرد با پرسیدن سوال‌هایی مثل «داشتن امید در مقابل انتظارات به چه معناست؟» و « چگونه انتظاراتم از خانه، کار، روابط، خودم و غیره را دوباره تعریف کنم؟».
پاسخ به این سوالات اطلاعات لازم برای تعیین اهداف واقعی مراجعه‌کننده را برای درمانگر مشخص کرده و او را به زندگی ایده‌آل خود نزدیک‌تر می‌کند.

کاربرد واقعیت درمانی
شما می‌توانید از واقعیت درمانی برای سناریوها و روابط مختلف استفاده کنید، از جمله:
    درمان فردی
    واقعیت درمانی گروهی
    خانواده درمانی
    فرزندپروری
    مشاوره ازدواج
    تحصیلات
    مدیریت
    بهبود روابط با همکاران
    دوستی‌ها
    درمان اعتیاد
مطالعات اثربخشی این رویکرد را در درمان اعتیاد و سایر مشکلات رفتاری ثابت کرده است. همچنین رویکردی است که برای افرادی در پست‌های آموزشی گرفته تا مربیگری و مدیریت، که در آن حل مسئله، القای انگیزه و تمرکز بر موفقیت نقش اساسی در ارتباط آنها با دیگران دارد، کاربرد دارد.

انتقادات و محدودیت ‌های واقعیت درمانی
انتقادهای اصلی واقعیت درمانی استدلال می‌کند که درمان ممکن است محدود یا بی‌اثر باشد. این موضوع عمدتاً به این دلیل است که این روش به رفتارهای گذشته توجه نمی‌کند یا شرایط سلامت روان را تشخیص نمی‌دهد. حامیان واقعیت درمانی اغلب استدلال می‌کنند که تمرکز بر نیازها و رفتارهای فعلی فرد برای پرورش اهداف و اقدامات مورد نیاز برای رسیدن به تحقق و بهبودی مناسب‌تر است. همه متخصصان واقعیت درمانی را نمی‌پذیرند. برخی از آنها به دلایل زیر به آن انتقاد می‌کنند:
    دکتر گلاسر ادعا کرد که بیماری روانی وجود ندارد که این نظریه با فشار جامعه روانپزشکی مواجه شده است.
    موضع ضددارو دکتر گلاسر اظهار داشت که برای درمان بیماری‌های روانی هرگز نیازی به دارو نیست. منتقدان می‌گویند که او می‌توانست به جای رد کردن کامل آن‌ها، به مزایای درمان مرسوم نسبت به داروها اشاره کند.
    برخی از مردم می‌گویند واقعیت درمانی قادر به تشخیص قدرت ناخودآگاه ما نیست.
    محدودیت‌هایی برای زمان حال دارد. هدف از واقعیت درمانی بر خلاف اشکال سنتی درمان، درک تعارضات گذشته نیست.

_________________________________________________________

مقالات دیگر

     

     

     

     

نظرات

درج نظر

عبارت امنیتی