طرحواره درمانی چیست؟
طرحواره یعنی چه؟
واژه طرحواره در روان شناسی و به طور گستردهتر در حوزه شناختی تاریخچه قدیمی و برجسته دارد. در حوزه رشد شناختی طرحواره را به صورت قالبی در نظر می گیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل می گیرد تا به افراد کمک کند تجارب خود را تبیین کنند.
طرحواره ها به ویژه آن ها که عمدتاً در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل می گیرند ممکن است هسته اصلی بسیاری از اختلالات مزمن شخصیتی در بزرگسالی قرار بگیرند.
طرحواره درمانی چیست؟
یک رویکرد یکپارچه برای درمان که بهترین جنبههای درمانهای شناختی- رفتاری، تجربی، بین فردی و روانکاوی را در یک مدل واحد ترکیب میکند. این نوع درمان نتایج قابل توجهی را در کمک به افراد برای تغییر الگوهای منفی که برای مدت طولانی در وجودشان بوده نشان داده است. حتی زمانی که سایر روشها و درمانهایی که افراد قبلا تجربه کردهاند تا حد زیادی ناموفق بودند، این درمان به آنها جواب داده است.
طرحوارههایی که در درمان مورد هدف قرار میگیرند، الگوهای پایدار و خودشکستهای هستند که معمولا در اوایل زندگی شروع میشوند. این الگوها متشکل از افکار و احساسات منفی و ناکارآمدی هستند که تکرار و تشریح شدهاند و موانعی برای دستیابی به اهداف و برآورده شدن نیازهای فرد ایجاد میکنند.
ما به وسیله این روش میتوانیم با تلههای موجود در خود روبهرو شده و آنها را درمان کنیم. گاهی افراد از درمان تلههای روانی خود اجتناب میکنند زیرا از پذیرفتن آنها واهمه دارند و وجودشان را انکار میکنند. اگر شما جزو افرادی هستید که از روبهرویی با حقایق زندگی اجتناب کرده و از آنها دوری میکنید، خلاصه کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم را از دست ندهید تا متوجه شوید این کار چگونه موجب رنج و بیماری در شما میشود.
رویکرد طرحواره درمانی چیست؟
طرحواره درمانی در ابتدا برای درمان اختلالات شخصیت توسعه داده شد و اغلب برای درمان اختلال شخصیت مرزی (BPD) استفاده میشود.
در مطالعهای افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که تحت طرحواره درمانی قرار گرفتند، نسبت به افرادی که درمان معمول خود را ادامه دادند، بهطور قابلتوجهی بیشتر احتمال داشت وارد دوره بهبودی شوند (یعنی دیگر معیارهای تشخیصی BPD را برآورده نکنند).
این روش همچنین برای درمان اختلالات خوردن، اضطراب، افسردگی و سایر نگرانیهای مربوط به سلامت روان، به ویژه مواردی که به نظر میرسد به اشکال دیگر درمان پاسخ نمیدهند، استفاده شده است. در حال حاضر، رویکرد طرحواره درمانی عمدتاً برای درمان بزرگسالان استفاده میشود، اگر چه برخی از محققان در حال بررسی پتانسیل آن برای درمان کودکان و نوجوانان هستند.
نیازهای اصلی یک کودک در طرحواره درمانی
یکی از عوامل مهم در رشد طرحواره (یا همان تله های زندگی ) ، عدم تأمین نیازهای هیجانی اصلی شما در کودکی است.
این نیازها شامل موارد زیر هستند:
حس امنیت و دلبستگی ایمن به دیگران
حس هویت فردی و استقلال
آزادی در بیان احساسات و بیان خواسته خودتان از دیگران
توانایی بازی کردن و فعالیت خودجوش
داشتن ایمنی و محدودیتهای متناسب با سن
در طول رشد ما در دوران کودکی ۴ نوع از تجارب منفی هم در ایجاد طرحواره نقش دارند:
نیازهای تأمین نشده: در هنگامیکه مراقب شما بی عاطفه است یا نیازهای هیجانی اصلی شما برآورده نمیشود؛ این تجربه حاصل میشود.
آسیب دیدن یا قربانی شدن: کودک در این موقعیتها در معرض آزار، تروما یا تنشهای مشابه قرار میگیرد.
داشتن آزادی بیش از حد یا فقدان محدودیت: والدین در چنین شرایطی، بیش از حد از کودک حمایت و طرفداری میکنند. در نتیجه محدودیتهای چندانی برایش قائل نمیشوند.
همانندسازی انتخابی و درونسازی : کودک در اینجا برخی از نگرشها یا رفتارهای والدین را جذب میکند. برخی از آنها معرف شخصیت او شده و برخی دیگر را درونسازی میکند. برخی از این همانندسازیها و درونسازیها به طرحواره تبدیل شده و برخی دیگر به ذهنیتها تبدیل میشوند که تحت عنوان روشهای مقابله نام دارند.
اهداف طرحواره درمانی کدامند؟
در طرحواره درمانی در کنار درمانگر روی مسائل زیر کار میکنید:
شناسایی و به کارگیری طرحوارههای التیام دهنده
شناسایی و تبیین سبکهای مقابلهای که در مسیر نیازهای هیجانی قرار گرفتهاند
تغییر الگوهای احساسی و رفتاری حاصل از طرحواره ها
یادگیری چگونگی تأمین نیازهای هیجانی اصلی به روشهای سالم و انطباقی
یادگیری نحوه مقابله سالم با ناکامی و تنش در هنگامیکه نیازهای خاصی تأمین نمیشوند.
در نهایت تمامی موارد فوق شما را به ذهنیت بزرگسال سالم و قدرتمند میرساند. ذهنیت بزرگسال که به خوبی رشد کرده قادر به التیام و تنظیم سایر ذهنیتها است و شما را از اثرات منکوب کننده آنها نجات میدهد.
5 حوزه اصلی طرحوارههای ناسازگار
طرحواره درمانی معمولاً یک شکل طولانی مدت درمان است (به این معنی که ممکن است ماهها و گاهی سالها ادامه یابد). با گذشت زمان، درمانگران قصد دارند به مراجع کمک کنند تا طرحوارههای خود را شناسایی کنند و نحوه واکنش آنها به طرحوارهها را تشخیص دهند. واکنشهایی که به عنوان “سبکهای مقابلهای” شناخته میشوند در طرحواره درمانی مطرح هستند و اینکه فرد یاد بگیرد که چه کارهایی را میتواند انجام دهد تا نیازهای خود را به روشهای سالم و سازگار برآورده کند.
محققانی که طرحواره درمانی را مطالعه میکنند، طرحوارههای مختلفی را شناسایی کردهاند، اما استدلال میکنند که اکثر آنها در یکی از 5 دسته زیر قرار میگیرند:
طرد شدن: این باور که برای مثال نمیتوان به دیگران برای حمایت عاطفی اعتماد کرد یا اعتقاد به اینکه فرد از سایر افراد جامعه دور و در انزوا است.
خودگردانی و عملکرد مختل: برای مثال، باور به اینکه فرد محکوم به شکست است، یا باور به اینکه نمیتواند به تنهایی از عهده مسئولیتهای زندگی روزمره برآید.
محدودیتهای مختل: اعتقاد به برتر بودن و حق درمان ویژه، اغلب در خانوادههای بیش از حد سهلگیر بزرگ شدهاند. درخصوص احترام به دیگران، همکاری کردن و متعهد بودن مشکل دارند.
دیگر جهتمندی: اعتقاد به اینکه نیازهای دیگران باید همیشه بر نیازهای خود اولویت داشته باشند یا اینکه همیشه باید کنترل را در اکثر یا همه موقعیتها به دیگران واگذار کنند.
گوشبهزنگی و بازداری: برای مثال، اعتقاد به این که بیان احساسات منجر به پیامدهای منفی میشود یا اعتقاد به این که جنبههای منفی زندگی همیشه بر جنبههای مثبت غلبه دارد.
سبکهای مقابلهای
در طرحواره درمانی، واکنشهای شما به طرحوارهها به عنوان سبکهای مقابلهای شناخته میشود. سبکهای مقابلهای میتوانند شامل افکار، احساسات یا رفتار باشند. آنها به عنوان راهی برای اجتناب از احساسات دردناک و طاقت فرسا که در نتیجه یک طرحواره خاص تجربه میشوند، ایجاد میشوند.
سبکهای مقابلهای میتوانند در دوران کودکی مفید باشند، زیرا وسیلهای برای بقا هستند اما در بزرگسالی میتوانند طرحوارههای ناسازگار را تقویت کنند. هیچ قانون محکمی در مورد اینکه طرحوارهها به سبکهای مقابلهای خاصی منجر میشوند، وجود ندارد. سبک مقابله شما ممکن است بر اساس خلق و خوی کلی شما یا حتی سبکهای مقابلهای باشد که از والدین خود آموختهاید. آنها همچنین از فردی به فرد دیگر متفاوت هستند. دو نفر با طرحواره یکسان ممکن است با دو سبک مقابلهای کاملا متفاوت پاسخ دهند. سبکهای مقابلهای ممکن است در طول زمان تغییر کنند، حتی اگر طرحواره زیربنایی تمایل به ثابت ماندن داشته باشد. همچنین ممکن است فردی بیش از یک سبک مقابلهای را در پاسخ به همان طرحواره نمایش دهد.
3 سبک مقابلهای در پاسخ به طرحوارههای ناسازگار
تسلیم شدن: شامل پذیرش یک طرحواره است. معمولاً منجر به رفتاری میشود که الگوی طرحواره را تقویت یا ادامه میدهد. برای مثال، اگر در کودکی تسلیم طرحوارهای شوید که در نتیجه غفلت عاطفی شکل گرفته است، ممکن است بعداً خود را در رابطهای با غفلت عاطفی بیابید. فردی با این سبک مقابلهای نسبت به طرحواره ناسازگار تسلیم میشود یا آن را به عنوان واقعیت میپذیرد و در نتیجه ممکن است به شیوههای خود ویرانگر رفتار کند. برای مثال، شخصی با طرحوارهای که به وی میگوید مستحق بدرفتاری است، ممکن است در صورت برخورد ناعادلانه، سوء استفاده را تحمل کند یا شکایت نکند.
اجتناب: فردی با این سبک مقابلهای از وارد شدن به روابط یا موقعیتهایی که میتواند طرحواره را ایجاد کند، اجتناب میکند. به عبارتی شامل تلاش برای زندگی بدون ایجاد طرحواره است. فرد از فعالیتها یا موقعیتهایی که احتمالاً میتوانند باعث ایجاد آن طرحواره شوند یا در وی احساس آسیبپذیری ایجاد کنند، اجتناب میکند. اجتناب از طرحواره ممکن است فرد را مستعد مصرف مواد، رفتار پرخطر یا اجباری و سایر رفتارهایی کند که باعث حواس پرتی میشوند.
جبران بیش از حد: فرد سعی میکند با رفتارهای عمدی که مخالف طرحواره است، با طرحواره مبارزه کند. در حالی که زیر سوال بردن عمدی یک طرحواره میتواند سالم یا حتی بخشی از فرآیند درمانی باشد، سبک مقابلهای جبران بیش از حد اغلب منجر به پیامدهای منفی میشود. برای مثال، فردی که سعی دارد طرحوارهای را جبران کند که به وی میگوید بیارزش است، ممکن است سعی کند در عوض فوقالعاده موفق باشد و همین منجر به فرسودگی شغلی و نارضایتی شود. جبران بیش از حد اغلب منجر به اعمال یا رفتارهایی میشود که به نوعی تهاجمی، بیاحساس یا بیش از حد به نظر میرسند.
کاربرد طرحواره درمانی
از طرحواره درمانی میتوان برای درمان افسردگی مزمن، اضطراب و مشکلات روابط اجتماعی و عاطفی استفاده کرد. این روش در مشکلات مختلف روانی کاربرد دارد. به عنوان مثال از بازگشت مجدد پس از ترک مواد مخدر جلوگیری میکند یا در بهبودی افراد مبتلا به اختلالات شخصیت، مانند اختلال شخصیت مرزی ، بسیار مؤثر است؛ همچنین طرحواره درمانی میتواند به افرادی مشکلات و ناراحتیهای روانی آنها به سایر روشهای درمانی، پاسخ نداده است کمک کند.
سایر اختلالات شخصیت که این روش درمانی برای آنها موثر شناخته شده است، عبارتند از:
اجتنابی
پارانوئید
نمایشی
وابسته
وسواسی جبری
خودشیفته
به غیر از اختلالات شخصیت، این روش درمانی برای درمان اختلالات روانی که ریشه در دوران کودکی دارند نیز به کار برده میشود، از جمله:
افسردگی
اضطراب
اختلالات خوردن
استرس پس از سانحه
مشکلات رابطه
ترس از صمیمیت
اشکال در مدیریت خشم
عزت نفس پایین
محدودیت های طرحواره درمانی
طرحواره درمانی یک رویکرد جدید درمانی در روانشناسی است که هنوز تحقیقات زیادی بر روی آن انجام نشده و همچنان اثربخشی آن مورد بررسی پژوهشگران است. با این حال تحقیقات اولیه ای که در رابطه با طرحواره درمانی انجام شده، نشان دهنده اثر بخشی قابل توجه آن بوده است، اما نیاز است تحقیقات جامع تری بر روی نتایج و اثربخشی آن از تمام جوانب صورت گیرد.
یکی از مهم ترین محدودیت ها و نگرانی ها در این رویکرد درمانی، در مورد هزینه ها و طول دوره درمان است. از آنجا که این روش درمانی برای درمان مشکلات مزمن در مراجعان انجام می شود، درمان مدت بیشتری طول می کشد و به همین خاطر هزینه های مربوط به آن بیشتر خواهد بود. اما از طرفی باید در نظر داشت که هزینه های عدم درمان مشکلات روانی برای فرد و جامعه در طولانی مدت بسیار سنگین تر از هزینه های درمان است.
مراحل سهگانه طرحواره درمانی
این روش درمانی شامل ۳ مرحله است.
ارزیابی
در این مرحله طرحوارهها در جلسات اول شناسایی میشوند. همچنین میتوان از پرسشنامهها برای دریافت تصویری واضح از الگوهای مختلف درگیر استفاده کرد.
آگاهی عاطفی
این مرحله تجربی است و در آن بیماران با این طرحوارهها در تماس هستند و یاد میگیرند که چگونه آنها را در زندگی روزانه خود تشخیص دهند.
تغییر رفتار
در این مرحله خود فرد به طور فعالانه افکار و رفتارهای منفی که به آنها عادت کرده را با گزینههای شناختی و رفتاری جدید و سالم عوض میکند و باعث ایجاد تغییر مثبت در زندگی خود میشود.
تکنیک های درمان در طرحواره درمانی
این شیوه درمانی دارای ۴ تکنیک است که در این بخش به توضیح آنها میپردازیم.
۱. تصویرسازی
در این تکنیک که از قدرت تجسم کردن استفاده میشود، افراد در طول درمان خود، در تلاش برای درک ایجاد طرحوارههای ناسازگار، خاطرات دردناک دوران کودکی خود را به یاد میآورند. در ابتدا از افراد خواسته میشود که چشمهای خود را ببندند و مناظر، صداها و سایر احساسات مربوط به این خاطرات را تصور کنند. سپس گفتوگوهای خیالی را با افراد درگیر در این خاطرات انجام دهند و درخواست کنند تا نیازهایشان برآورده شود.
۲. فلش کارت
در طرحواره درمانی، درمانگران برای کمک به افرادی که در برآورده شدن نیازهای عاطفی دوران کودکی خود ناکام هستند پیامهایی را طراحی میکنند. این پیامها میتوانند به شکل جملات ساده، یادداشتها یا حتی اشعار پیچیده باشند. فرد تحت درمان معمولا بین جلسات به فلش کارتها نگاه میکند. هدف این کار این است که افراد یاد بگیرند چگونه نیازهای عاطفیشان را با افراد زندگی خود در میان بگذارند.
۳. کار با صندلی
این جنبه از درمان به مراجعان کمک میکند تا تغییرات را در احساسات و شخصیت خود شناسایی کنند. در کار با صندلی، درمانگر بین ۲ صندلی حرکت میکند و احساسات و جنبههای شخصیتی متفاوتی را در هر صندلی بیان میکند. کار با صندلی همچنین میتواند برای کمک به فرد در تصور گفتوگو با خانواده، دوستان و افراد مهم زندگیاش هم مورد استفاده قرار بگیرد.
در این درمان فرد ممکن است درحالیکه روی یک صندلی نشسته است درمورد نیازهای عاطفی خود اظهاراتی داشته باشد و سپس به سمت صندلی دیگری حرکت کند تا نقش فردی را ایفا کند که ممکن است این نیازهای عاطفی را برآورده کند. کار تصویربرداری هم اغلب با این درمان انجام میشود.
۴. یادداشتهای روزانه
از افرادی که طرحواره درمانی را دنبال میکنند اغلب خواسته میشود که یک دفتر خاطرات یا گزارشی از تجربیات فعال کردن طرحوارههای ناسازگار اولیه داشته باشند. در طول درمان افراد میتوانند یاد بگیرند که الگوهای فکری مرتبط با این طرحوارهها را شناسایی کنند.
هنگامیکه این الگوهای تفکر در بین جلسات رخ میدهد، یادداشت روزانه به افراد اجازه میدهد تا در موقعیتهای مختلف، احساسات و رفتارهای مرتبط را بنویسند. این یادداشتهای روزانه اغلب در جلسه مرور میشوند و میتوانند در تعیین روشهای تمرین، راههای جدید برای برآوردن نیازهای عاطفی و… مفید باشند.
طرحواره درمانگر کیست؟
طرحوارهدرمانگران در آنچه که «بازسازی مجدد محدود» نامیده میشود، درگیر میشوند، که در آن تلاش میکنند تا برخی از نیازهای عاطفی مراجع را که در دوران کودکی برآورده نشدهاند، برآورده کنند. برای مثال، مراجعهکنندهای که به ندرت حمایت عاطفی مراقبان خود را دریافت کرده است، از درمانگری که شفقت و اعتبار بیقید و شرط را ارائه میکند، سود میبرد، در حالی که مراجعی که نادیده گرفته شده یا رها شده است، ممکن است از درمانگری که ثبات را نشان میدهد، سود ببرد. اگرچه کلمه «بازسازی» نشان میدهد که یک درمانگر نقش والدینی را بر عهده میگیرد، یک طرحواره درمانگر خوب مطمئن میشود که این کار را به روشی «محدود» انجام میشود یعنی با در نظر گرفتن اخلاق حرفهای و با رعایت مرزهای خاص.
طرحواره درمانی به شدت بر رابطه درمانگر مراجع تاکید میکند، بنابراین مهم است که مراجع به دنبال درمانگری باشند که با او احساس راحتی کند و نیازها و رفتارهای وی را درک کرده و با او همدلی کند. مانند سایر انواع درمان، احساس مورد قضاوت بودن توسط یک درمانگر احساس ناخوشایندی است که میتواند روند درمان را تحت تأثیر قرار دهد.
طرحواره درمانی چطور عمل میکند؟
هنگامی که طرحوارهها و سبکهای مقابلهای شناسایی شدند، درمانگر احتمالاً از طیف وسیعی از تکنیکها برای تغییر خود طرحوارهها و یا جایگزینی سبکهای مقابلهای ناسالم با رفتارهای سازگارانه استفاده میکند. این کار از طریق طیف وسیعی از تکنیکهای شناختی، عاطفی و رفتاری انجام میشود. به عنوان مثال، رویکردهای شناختی از مراجع میخواهد که به دنبال شواهدی بر علیه طرحواره باشد و مستقیماً صحت آن را به چالش بکشد. تکنیکهای رفتاری شامل موقعیتهای رایج نقشآفرینی است که طرحواره را تحریک میکند، به جای متوسل شدن به سبک مقابله ناسازگارانه، یک پاسخ انطباقی را نشان میدهد.
ممکن است از مراجعان طرحواره درمانی خواسته شود که تکالیف خود را بین جلسات تکمیل کنند. به طور مثال این تکالیف شامل نگاه کردن به فلش کارتهایی باشد که طرحوارهها را به چالش میکشند یا ثبت تجربیاتی که آنها را تحریک میکنند (اغلب به آن «دفتر خاطرات طرحواره» میگویند)، که در جلسه بررسی میشود تا به فرد کمک کند پیشرفت خود را پیگیری کند و موقعیتهایی را که نیاز به پاسخهای رفتاری متفاوتی دارند، شناسایی کند. در برخی موارد، ممکن است از شرکا، اعضای خانواده یا افراد نزدیک خواسته شود که به جلسه طرحواره درمانی بپیوندند تا به مراجع کمک کنند بفهمد چگونه طرحوارههای ناسازگار بر روابط آنها تأثیر میگذارد. در پاسخ به این سوال که طرحواره درمانی چقدر طول میکشد باید گفت طرحواره درمانی یکی از درمان های طولانی مدت است و میتوان انتظار داشت که مرحله درمان یک تا دو سال جلسات هفتگی را شامل شود.
_________________________________________________________
مقالات دیگر