بحران هویت چیست؟
بحران هویت چیست؟
اصطلاح بحران هویت برای نخستین بار به وسیله یک روانشناسی آلمانی به نام اریک اریکسون ابداع شده است. در روانشناسی بحران هویت بیانگر وجود تعارض در مراحل رشد هویت است. بحران هویت عمدتا در مرحله رشد روانی- اجتماعی شکل میگیرد و در اکثر موارد نوجوانان را درگیر می سازد. ما در این مقاله قصد داریم درباره “بحران هویت” مطالبی را ارائه دهیم.
به طور کلی هویت، متشکل از پاسخی است که هر فرد به سئوال “من کیستم؟” ارائه میدهد. هویت یک امر اکتسابی است که با ویژگیهایی نظیر باهوش، خون گرم، صادق، دروغ گو، بد بین، حمایت گر و … تعریف میگردد.
جالب است بدانید درک انسان از تعاملات، افکار و اعمال تحت تاثیر هویت تعیین میشود. لذا هویت هر انسانی حاوی شخصیت، ارزش و باور های فردی میباشد. علاوه بر این، هویت شامل نقش انسان در امید به آینده، جامعه، خانواده، خاطرات و علایق میگردد.
یکی از برجسته ترین تعارضهایی که در طول زندگی شکل میگیرد، بحران هویت است. در بحران هویت فرد نسبت به چیستی خود دچار گمراهی شده است و درباره جایگاه فردی در جامعه به سرگشتگی مبتلا شده است.
بحران هویت در روانسناسی در معنی عدم توانایی در دستیابی به هویت نفسانی تعریف میشود. اختلال بحران هویت به موجب چند بعدی بودن قادر است بخشهای گوناگون زندگی فرد اعم از زیست شناختی، روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی را با اختلال مواجه میسازد.
در اکثر موارد بحران هویت در طول مرحلهی نوجوانی یا بلوغ شکل میگیرد. دورهای که در آن رشد روانی و اجتماعی صورت میپذیرد. بی شک نوجوانی که به بحران هویت دچار است، نمی تواند به مثابه ی یک بزرگسال برخورد کند. لذا ضرورت دارد تا در مرحله نوجوانی و قبل از فرا رسیدن بزرگسالی نسبت به ترک بحران هویت اقدام نماید.
عدم کشف بحران هویت زمینه ساز شکل گیری رفتار های منفی و ضد اجتماع، ارتکاب جرم، سوء مصرف مواد، بی اعتمادی به اهداف و اجتناب از شرکت در اجتماع میشود.
بحران هویت نوجوانی
معمولا نوجوانان در این برهه از زمان، به دنبال ساختن شخصیت خود و مستقل بودن هستند. فاصله گرفتن از خانواده، خودآگاهی، انتقاد و.. میتواند از ویژگیهای بارز شخصیت این دسته از افراد باشد. در دوران نوجوانی معمولا فرد به دنبال ساختن شخصیت خود است، بسیاری از افراد در این دوران دچار کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس میشوند. معمولا نوجوانان در رابطه با ظاهر، اندام، چهره و… دچار حساسیت بالایی خواهند شد. همین موضوع میتواند نشان دهنده بزرگ شدن و تکامل فرد باشد. در دوران نوجوانی افراد تصور میکنند که منظور از بزرگ شدن آن است که نسبت به اطرافیان و بزرگسالان خود متفاوت فکر و زندگی کنند.
اما عوامل بسیاری وجود دارد که میتواند در شکلگیری هویت نوجوانان تاثیرگذار باشد:
عوامل اجتماعی و فرهنگی
نقش مدرسه و والدین
رفتارهای فرد نوجوان و بازخوردهای آن از جانب خانواده
تربیت نوجوانان در خانواده
عوامل شناختی
خیالپردازی نوجوان
نوجوان در این دوران باید تمام افکار و عقاید خود را با منطق بپذیرد. خانوادههای بسیاری هستند که حتی در دوران نوجوانی و در رابطه با افکار و عقاید مذهبی، طرز فکر خود را به نوجوانان تحمیل میکنند. یکی از سادهترین مثالها انتخاب رشته است. بسیاری از خانواده دوست دارند که نوجوانانشان در رشته های مورد علاقه خودشان ادامه تحصیل دهند. به هیچ عنوان به علاقه، استعداد و… فرد توجه نمیکنند و تنها خود را میبینند. این خانوادهها در واقع فرزندان خود را از حمایت عاطفی دریغ میکنند و همین موضوع میتواند موجب مشکلات روحی و روانی و از هم گسیختگی نوجوانان شود. گاهی اوقات نوجوانان دوستانی دارند که خانواده مخالف رفت و آمد با آنها هستند. خانواده در این زمان به جای اینکه مخالفت خود را صریح و رک ابراز کنند، باید با همدلی و همراهی در کنار فرزند خود باشند. باید طوری با فرد رفتار کنند که خود او متوجه کار اشتباهی که انجام میدهد شود.
اگر این شرایط برای نوجوانان ادامه دار باشد، در نهایت عواقب بدی چون روابط ناسالم در محیط خارج از خانه را برای فرد را خواهد داشت. چه بسا با شدت یافتن این رفتارها فرد به سمت راههای نادرست و همکاری با گروههای خلافکار کشیده میشود.
نشانههای بحران هویتی
بحران هویت مانند یک بیماری قابل تشخیص نیست، بنابراین “علائم” معمولا مانند سرماخوردگی یا آنفولانزا بروز نمیدهد. در عوض، در اینجا به علائمی اشاره میکنیم که میتوانند از نشانههای بحران هویت باشد.
شما دائما درباره اینکه که چه کسی با چه ویژگی هایی هستید از خود سوال میپرسید. و یا همچنان در ایجاد روابط عاطفی، انتخاب رشته دانشگاهی و شغل آینده دو به شک هستید.
شما به دلیل پرسیدن سوالهایی از جمله چه کسی هستید و یا وظیفه اجتماعیتان چیست دائما با خودتان در تنش هستید.
اخیرا اتفاقات جدیدی برای شما رخ داده است که احساسات شما را جریحه دار کرده است مانند طلاق.
شما مواردی مانند ارزشها، معنویات، اعتقادات، علایق یا مسیر شغلی خود را که تأثیر عمدهای در شکل گیری هویت دارند زیر سوال میبرید.
شما در جستجوی معنی، دلیل یا علاقه بیشتری در زندگی خود هستید.
درباره اینکه که هستید از خود سوال پرسیدن امری کاملا طبیعی است. به خصوص اگر در دورهای از زندگی باشید که دائما در حال تغییر هستید. با این حال، زمانی که این امر بر تفکر یا عملکرد روزانه شما تاثیر بگذارد میتواند مخرب باشد و هرچه سریع باید تحت درمان قرار بگیرید.
علل بحران هویت
در مراحل رشد روانشناختی اجتماعی اریکسون، بروز بحران هویت در طی سالهای نوجوانی رخ میدهد که در این دوره نوجوانان با احساس هویت در مقابل سردرگمی نقش خود در جامعه مبارزه میکنند.
در دنیای امروزه که دائما در حال تغییر است، بحران هویت بیش از دوره اریکسون رخ میدهد. این درگیریهای ذهنی قطعا تنها محدود به سالهای نوجوانی نیست. افراد معمولا در تغییرات بزرگی که برایشان رخ میدهد ممکن است بحران هویت را تجربه کنند. این تغییرات عبارتاند از:
شروع یک رابطه جدید
پایان یک رابطه و جدایی
تجربه یک واقعه آسیب زا
بچه دار شدن
مبتلا بودن به یک بیماری جدی
از دست دادن عزیزان
از دست دادن شغل
مهاجرت
بحران هویت در میان افرادی که با مشکلات روانی مانند افسردگی، اختلال دوقطبی و اختلال شخصیت مرزی دست و پنجه نرم میکنند شایع است.
نقش خانواده در شکل گیری بحران هویت
در شکل گیری هویت هر انسان، خانواده نقش اساسی بر عهده دارد. بی شک پدر و مادری که از یک هویت مشخص برخوردار نباشند، مانع شکل گیری هویت واحد در فرزندان می شوند.
انسان در دوره نوجوانی سئوالات متداولی را درباره شخصیت و ماهیت فردی در سر میپروراند. در صورتی که خانواده در این دوره نتواند به خوبی از پس سئوالات نوجوان برآید، فرد در راستای ورود به جامعه در رابطه با مشکلات شخصیتی مواجه میگردد.
یکی از ویژگیهای افراد در سن نوجوانی پرسشگری و کنجکاوی است. اکثر والدین تحت تاثیر عوامل گوناگون نظیر عدم برخورداری از آرامش روحی- روانی و عصبی بودن با مشکلات نوجوان کنار نمی آیند. این امر زمینه را برای سرخوردگی فرد مهیا می کند.
شواهد حاکی از آن دارند که بحران هویت در خانوادههایی که به مشکلات زناشویی، اعتیاد، فقر فرهنگی و خیانت دچار هستند، به وفور مشهود است.
عده ای از خانواده ها در تلاش هستند تا افکار و عقاید مذهبی را به فرزند خود تحمیل سازند. همچنین برخی خانوادهها بدون توجه به استعداد و علایق فرزند، خواستار ادامه تحصیل نوجوان در رشته مورد علاقه خود میشوند.
در اکثر موارد چنین خانوادههایی با حمایتهای عاطفی بی حد و مرز زمینه را برای از هم گسیختگی، مشکلات روحی و روانی در نوجوان فراهم می کنند.
اگر کنترل و نظارت خانواده بر رفتار های نوجوان تداوم پیدا کند، در محیط های خارج از کانون خانواده خطر های ناگواری فرد را تهدید میکند.
بدین ترتیب تربیت نوجوانان در خانواده یک عامل موثر در شکل گیری بحران هویت به شمار میرود.
روش های درمان بحران هویت
در زیر به روش های درمان بحران هویت می پردازیم:
به درون خود نگاه کنید و به بررسی خود بپردازید
برای شناخت خود وقت بگذارید. از خود سوالاتی در رابطه با علایق خود و چیزهایی که دوست ندارید بپرسید. به یاد داشته باشید که لازم نیست جواب همه این سوالها را بدانید. علایق و نگرشهای انسان در دوران مختلف زندگی او ممکن است تغییر کند. این سوالات میتوانند شامل پرسشهای زیر باشند.
خصوصیات اخلاقی شما چیست؟ آیا در دراز مدت آنها تغییر کردهاند؟
اگر یک تغییر اساسی در زندگی تجربه میکنید: چگونه اوضاع برای شما تغییر کرده است؟ آیا به این تغییرات راضی هستید؟ چگونه میتوانید با این اتفاقات جدید کنار بیایید؟
ارزشهای شما چیست؟ آیا چیزی مخالف آنهاست؟
علایق و سرگرمیهای شما چیست؟ آیا شما کاری را که دوست دارید انجام میدهید؟ و اگر انجام نمی دهید علت آن چیست؟ (اگر دوست دارید تنیس بازی کنید و چندین سال است که بازی نمیکنید، چه عواملی مانع از انجام آن شده است؟)
از نظر ارزشها، هدف زندگی یا احساس هویت چه چیزی برای شما اهمیت دارد؟ آیا کاری وجود دارد که احساس کنید میتوانید برای بهبود احساس خودتان انجام دهید؟
به دنبال شادی و راههای دیگر کنار آمدن با آن باشید
چه چیزی شما را خوشحال میکند؟ چه چیزی به زندگی شما هدف و معنا میدهد؟ شما لزوما به داشتن یک شغل بینظیر برای حس خوب احتیاجی ندارید اما ممکن است یکی از دلایلی که احساس بحران هویت میکنید این باشد که کاری را که دوست دارید انجام نمیدهید. شادی و معنای زندگی شما ممکن است در انجام کار داوطلبانه، انجام یک سرگرمی جدید، برقراری ارتباط با دیگران یا سایر موارد خارج از شغل مرتبط باشد. همچنین ممکن است به این نتیجه برسید برای داشتن حس خوب بهتر است که شغلتان را عوض کنید.
کمک بگیرید
داشتن حمایت اجتماعی خوب میتواند در چگونگی کنار آمدن با تغییرات بزرگ، عوامل استرسزا یا سوالات مربوط با هویت تأثیرگذار باشد. شما میتوانید با مراجعه به روانشناس، کمک از خانواده و دوستان و رواندرمانی گروهی و خانوادگی از دیگران در این زمینه کمک بگیرید.
قضاوتهای دیگران را نادیده بگیرید
انتظارات دیگران و خودمان میتواند تأثیر زیادی در احساساتمان داشته باشند. اما اجازه ندهید استانداردهای جامعه تعیین کند شما که هستید و چه چیزی را باید دوست داشته باشید. فقط به این دلیل که از نظر سن، جنسیت یا یک گروه فرهنگی خاص هستید، به این معنی نیست که باید از دیگران اطاعت کنید. درک خود برای سلامت عمومی شما مهم است و صرف وقت و انرژی برای تفکر قضاوتی میتواند شما را از نظر روانی بیمار کند.
_________________________________________________________
مقالات دیگر